بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

گفتم گرفتارم خدا

گفتم گرفتارم خدا

گفتی که آزادت کنم

گفتم گنه کارم خدا

گفتی که عفوت میکنم

گفتم خطا کارم خدا

گفتی که می بخشم خطا

گفتم جفا کارم خدا

گفتی وفایت میدهم

گفتم صدایت میکنم

گفتی جوابت می دهم

گفتم ز پا افتاده ام

گفتی بلندت میکنم

گفتم نظر بر من نما

گفتی نگاهت می کنم

گفتم بهشتم می بری؟

گفتی ضمانت می کنم

گفتم که من شرمنده ام

گفتی که پاکت می کنم

گفتم که یارم می شوی

گفتی رفاقت میکنم

گفتم ندارم توشه ای

گفتی عطایت میکنم

گفتم دردمندم خدا

گفتی مداوایت کنم

گفتم پناهی نی مرا

گفتی پناهت می دهم

خدا تنها کسیست

که وقتی همه تنهایت می‌گذارند او آغوش می‌گشاید

خانم یوسفی ازتهران

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.