بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

رسول و حبیب مزرعه پدری!


http://uupload.ir/files/6oiu_%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84_%D9%88_%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8.jpg

رسول و حبیب مزرعه پدری!

عزت الله ضرغامی در کانال تلگرامی خود نوشت: فیلم سینمایی مزرعه پدری یادگار همکاری مشترک رسول ملاقلی پور و حبیب الله کاسه ساز است. رفقای خوبی برای هم بودند. خداوند رحمت‌شان کند.

مزرعه پدری میراث ارزشمند هشت سال دفاع مقدس است. متعلق به همه‌ی ماست. همه‌ی مردم ایران صاحبان این مزرعه‌اند.

این مزرعه نماد سرزمین مادری است و همه‌ی ایرانیان حق دارند و باید نسبت به سرنوشت آن احساس مسئولیت کنند و در آینده آن سهیم باشند.

این مفهوم، کوچک و بزرگ، فقیر و غنی، عالم و عامی، انقلابی و غیرانقلابی و اقلیت و اکثریت نمی‌شناسد. همه هستند.

عکس مربوط به پشت صحنه مزرعه پدری است.

پ.ن: سال‌های اول مسئولیتم در صداوسیما بود. در یکی از خیابان‌های شلوغ مرکز شهر در حال حرکت بودم که ناگهان یکی از پشت سر چشمان مرا با دست گرفت. چند لحظه طول کشید تا خودم را خلاص کنم و متوجه شوم که قصدش شوخی است! صدای قهقهه‌اش قطع نمی‌شد و از اینکه سربه‌سر من گذاشته بود خیلی خوشحال بود! رسول ملاقلی پور بود.

اولش ناراحت بودم ولی به سرعت تحت تأثیر شادی او قرار گرفتم و پابه‌پای او خندیدم و قهقهه زدم. خودش یک سکانس کامل بود!

رسول، قلب پاک و رفتاری صمیمی و خاکی داشت. پیچیده برخورد نمی‌کرد. به همین دلیل با او راحت بودیم. مثل همه‌ی آدم‌های اینچنینی وقتی بدی می‌دید و عصبانی می‌شد، باید فوراً دور و برش را خالی می‌کردی !!

از این منظر، حبیب درست نقطه مقابل رسول بود.

بچه‌های جنگ، در مزرعه‌ پدری، همدیگر را پیدا کرده بودند. زیبایی این مزرعه به همین‌هاست.

آدم‌ها، مثل قوطی نوشابه، یک جور و یک اندازه و یک مزه از خط تولید درنمی‌آیند.

خبرگزاری قوه قضائیه

Mizan_ir

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.