بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

پیاده_روی_زوار

پیاده_روی_زوار

هر کسی با هر عقیده هر کسی با هر مرام

راه افتاده برای خاکبوسی امام

آمدند از شیعه و سنی و نصرانی و گبر

پا به پای اربعینی ها به قصد یک سلام

زائران موکب به موکب راهی رشک بهشت

هر نفس رفع حجابی هر قدم فتح مقام

پای عشق آمد وسط پای برهنه می دوند

جای ما جامانده ها ای کاش بردارند گام

خارهای این بیابان خار چشم دشمن اند

زخم های پای زائر تیغ بیرون از نیام

ساده و مهمان نواز و خاکی اند اهل عراق

زائر از آنها نمی بیند به غیر از احترام

دل به قربان سری که روی نی گنبد شده است

جان فدای زائری که احترامش شد حرام

گاه سیلی رنج داد و گاه شمر آزار داد

ای پدر با تو بگویم از چه زجری... از کدام؟!

دردهای بی شمارم را خلاصه می کنم

عمه ام خیلی کتک خورده است بابا یک کلام

شاعر: امیر_عظیمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.