بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

امروز براتون اسپند دود کردم...

امروز براتون اسپند دود کردم...

برید کناررر

اسپند دونه دونه

اسپند سی و سه دونه

قضا به دور بلا به دور

به حقٌ این صاحب نور

مرغ زمین،مرغ هوا

جنٌ و پری، آدمیزاد

قوم و خویش و بیگونه

بترکه چشم حسود

شنبه زا یکشنبه زا دوشنبه زا

سه شنبه زا چهارشنبه زا

پنجشنبه زا  جمعه زا

همسایه این طرفی

همسایه اون طرفی

هر که که دید هر که ندید

چشم نخورید !

برو اونور با منقل اسفند اومدم، داغه! نسوزی...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.