بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

از چشم افتادن

« از چشم افتادن » بنظرم آخرین مرحله‌است .

‏این آخرین مرحله با دلخور بودن یا ناراحتی فرق داره ،

این مرحله‌ی ناامید شدن از طرف مقابله ، مرحله‌ی رها کردن .

‏رها کردن آدم روبرو بدون لحظه‌ای ناراحتی و پشیمانی .

‏ویژگی خوب یا بدم اینه

‏رفتارم با آدم‌هایی که از چشمم میوفتن هرگز تغییر نمیکنه .

فقط دیگه نمی‌بینمشون،

زنگ میزنن،

پیغام میدن،

حتی جلوم میشینن و باهم چای می‌خوریم

اما من نمی‌بینمشون.

‏اونا هرگز متوجه چیزی نمی‌شن

‏و دقیقا خوبیش برای من

و بدیش برای اونا همینه که متوجه هیچ‌چیز نمیشن .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.