بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

پاداش روزه حقیقی

پاداش روزه حقیقی

آیت الله العظمی مظاهری:

خداوند متعال در حدیث قدسی می‌فرماید:

«الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا اُجْزَی بِه».

این حدیث به سه شکل معنا شده است:

معنای اوّل؛همین معنای ظاهری است که در میان مردم مشهور شده:

«روزه مال من است و من پاداش آن را می‌دهم».

در اینجا ایراد وارد می‌شود که چرا دربارۀ سایر عبادات نظیر نماز، جهاد و حج، چنین حدیثی نداریم؟ مگر پاداش آن عبادت‌ها را خداوند سبحان نمی‌دهد؟ پس معلوم می‌شود، این روایت باید معنای دیگری داشته باشد.

معنای دوّم؛ را گروهی دیگر چنین گفته‌اند که هرکس روزۀ واقعی بگیرد، به مقام عنداللّهی خواهد رسید.

به قول قرآن کریم: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ»؛

می‌فرماید: ای کسی که نفس مطمئنّه داری! بیا بیا نزد خودم بیا. خصوصیّت روزۀ حقیقی نیز این است که انسان را به مقام عنداللّهی می‌رساند. امّا به نظر می‌رسد این حدیث شریف باید معنای والاتری داشته باشد.

معنای سوّم؛ این است که خدای تعالی می‌فرماید: روزه به من شباهت دارد، عبد را شبیه من می‌کند و پاداشش #خود_من هستم. پاداش آن خود من هستم یعنی چه؟ یعنی روزه می‌تواند انسان را به مقام لقاء و به مقام فناء برساند، به گونه‌ای که خدا بر دلش حکومت کند و آن دل عرش الرّحمان شود.

بر این اساس، این روایت با روایت: «لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَ لا سَمائِی وَ لکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِن»؛ یک معنا دارد. خداوند می‌فرماید: زمین و آسمان وسعت مرا ندارند، تنها قلب بندۀ مؤمنم است که مىتواند مرا در خود جاى دهد.

مراتب روز:

«روزۀ عوام»

که در آن دستورهاى فقهى مراعات می‌گردد. این روزه انسان را از سقوط و گمراهىنجات مىدهد، ولى لزوماً کاربرد ندارد و موجب تقرّب انسان به درگاه الهى نمىشود.

«روزۀ خواص»

که به آن «روزۀ اخلاقى» نیز مىگویند. در این مرتبه، روزهدار علاوه بر اینکه از مبطلات روزه پرهیز مىکند، از گناهان کبیره و صغیره نیز اجتناب مىورزد؛ به عبارت دیگر، چشم، گوش، زبان و اعضاىبدن او هم روزه هستند. این مرتبه از روزه، موجب غفران الهى مىشود.

«روزۀ اخصّ الخواص» است و به آن «روزۀ دل و باطن» نیز گفته می‌شود. در این مرتبه، روزهدار علاوه بر پرهیز از مبطلات روزه و اجتناب از گناهان و حفظ اعضا و جوارح، دل و باطن خود را نیز متوجه حق تعالی مىکند.

امیرالمؤمنین«سلام‌الله‌علیه» مى فرمایند: «صَومُ القَلب خَیرٌ مِن صِیامِ اللِّسان وَ صِیامُ اللّسَان خَیرٌ مِن صیِامِ البَطن»؛ روزۀ قلب از روزۀ زبان و روزۀ زبان از روزۀ شکم بهتر است.

طبق حدیث «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا اُجْزَی بِه»، حضور قلب از روزه پیدا می‌شود. می‌فرماید: روزه مربوط به من است، یعنی هیچ عبادتی نیست که این قدر تشبّه به خدا داشته باشد، جز روزه.

مبطلات فقهی و مبطلات اخلاقی روزه نیز همه، همه برمی‌گردد به تشبّه به خدا، پاداش آن هم خود خداست، یعنی مقام عنداللّهی، یعنی مقام فناء، مقام لقاء، یعنی مقام شهود که معنای آن حضور قلب است.

روزۀ حقیقی آن است که در آن، تمام اعضاء و جوارح انسان روزه باشند؛ زبانش مطلقاً روزه باشد، غیبت نکند، تهمت نزند و دروغ نگوید؛ چشم و گوشش روزه باشند، از دیدن و شنیدن آنچه حرام است، خودداری کند؛ و بالاتر از اینها، دلش روزه باشد، یعنی نفی خواطر کند، یعنی وسوسه‌ها، تخیّل‌ها، توهّم‌ها و نیّت‌های پلید و آلوده و نیز صفات رذیله، از قبیل کبر، حسد، ریا، کینه و غرور، در دل و قلب او راه نیابد.

انسان می‌تواند موقع افطار به مطلوب و مقصود حقیقی برسد و خدا که صاحب خانه است را در دل خویش بیاورد، یعنی توجه پیدا کند و خدا را بیابد.

متن‌کامل+‌منابع:

http://hawzahnews.com/detail/News/450294

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.