بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

(برگ سبز ) یکی از شاگردان آیت الله بهجت نقل می کند: یک شب، درخانه بودم و بچه ها خوابیده بودند.

برگ سبز

یکی از شاگردان آیت الله بهجت نقل می کند: یک شب، درخانه بودم و بچه ها خوابیده بودند.

دختر کوچکم را نوازش کردم و بوسیدم و خلاصه او را خواباندم.

یکدفعه چشمم به دختر بزرگم افتاد.

نگران شدم و با خود گفتم: نکند او بیدار بوده و دیده است که من دختر کوچکم را بوسیدم و او را نبوسیدم .

فردا که برای درس و بحث خدمت آقای بهجت رسیدیم، ایشان نگاهی به من کردند و فرمودند:

ان شاءالله تساوی بین اولاد را رعایت می کنید؟! حواستان جمع که هست؟

TebyanOnline

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.