ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تکیه گاه
نذرهای تکیه
همیشه اماکن مذهبی محل انجام دریافت وتوزیع نذرهای مردم بوده تکیه ماهم ازهمین محل هل ها بود ازنذرهای معمولی وهمیشگی مانندحلوا خرما ونخودوکشمش پنجشنبه وجمعه هاگرفته تانذرهایی که بعضی وقت هاباعث تعجب می شد تکیه یک صندوق نذورات برای دریافت پول های نقد هم داشت که جلوی در بود وچندنفرصندوق دارهم بودند درجاهای دیگربجز تکیه نذرهای مردم را می گرفتندصندوق عجیبی بودبه قول بزرگترها خیلی مجرب بودطوری این صندوق شناخته شده بودکه یادم می آیدخیلی ها ازشهرهای دیگرحتی خارج ازکشوربرایش نذرمی کردندمی دیدیم بعدازحاجت رواشدن برای صندوق دارها پول می فرستادن تابه صندوق بدهندتکیه برای خرج این نذورات چندمحل داشت چندین خانواده مستحق نیزتحت پوشش بودندخرج بیماران مستحقی که در درمانگاه مانده بودندخریدجهیزیه برای دختران خانواده های محروم تهیه سبدکالادرماه رمضان. صندوق نذورات تکیه ردخورنداشت که هرچه برایش نذرکنی برآورده می شدمگردرمواردخاصی که بزرگترهامی گفتند خیروصلاح نبوده نذرهای معمولی به کناربعضی وقت ها نذرهای متفاوتی هم می دیدیم مثلا یکی بود همیشه گلاب داخل گلابدان های تکیه تامین می کردخانواده هایی بودندکه هرسال برای دیگ شله عاشورا گوسفندمی فرستادندیاپدری به همراه دوپسرش نذرهم زدن دیگ شله عاشورا راداشتندسالهاگذشت وپدرفوت کردولیدوپسرهنوز برای ادای نذرپدرشان بافرزندانشان می آمدندیاعده ای بودند درماه محرم جلوی تکیه میزمی گذاشتنددرفصل سرد سال شیرداغ ودرقصل گرم سال شربت می دادندنذرهای خاص تری هم دیده بودیم دوبرادربودندکه وقتی مابچه بودیم اول محرم شب ها می آمدند جلوی در تکیه بساط پهن می کردند وکفش های افرادی که به تکیه می آمدند صلواتی واکس می زدندوتعمیر می کردندبعدهافهمیدیم یکی شان دکترشده و درهمان محله مطب زده است پزشکی که خاک کفش عزاداران راپاک می کرد
علیرضا کاردار