طنزانه

طنزانه

سال هزار و سیصد و نوروز

بابایمان برای دیدن موجودی حسابش، به محل عابربانک می‌رود تا ببیند آیا حقوق و پاداش عید را به حسابش واریز کرده‌اند یا نه. کسانی که توی صف عابر بانک هستند هم موجودی حسابشان را چک می‌کنند و بعد از چک‌کردن حساب، سرشان را به سمت راست و چپ تکان می‌دهند. فقط پدرم بعد از اینکه موجودی حسابش را چک می‌کند، سرش را تکان نمی‌دهد، یک چیزی زیر لب می‌گوید که مامانم لبش را گاز می‌گیرد. بعد هم بابا به مامان می‌گوید: فکر کنم لباس‌های عید بچه‌ها را باید بعد از سیزده‌به‌در بخریم ...

ادامه ماجرا در:

shahraraonline.com/news/73007

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.