ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
مادر
ماه را دیده ای ؟
دیده ای چه نوری می دهد در دلِ سیاهی شب ؟
خورشید را چه ؟
وقتی بعد از یک روزِ بارانی
می تابد بر روز و گرم می کند لحظه را
دریا را دیده ای ؟
چه زلال است و چه یک رنگ
و در دل ش رازِ دانه به دانه ماهی هایش را
دفن کرده ؟ ماه و خورشید و دریا
همه اش هم که جمع شود
یک تارِ مویِ مادر نمی شود
یک چهار حرفیِ آرام
یک چهار حرفیِ محکم
یک چهار حرفی که دو حرفی هم می شود
یک دو حرفیِ ساده و پیچیده
یک دو حرفیِ ظریف
یک نور برایِ خانه
یک تکیه گاه
یک زن
یک امید برایِ مرد
وقتی تمامِ دنیا را
فدایِ یک نگاهِ مهربانش می کند
یک دعا برایِ فرزند
وقتی خدا منتظر است
دهان باز کند
تا تمامِ روزگار را برایش برقصاند یک گاهی گذشت ها از خود
یک عشق... !