قابل توجه متقاضیان استخدام در دستگاه های دولتی:
متولدین 1360 تا 1370 دارای مدرک کارشناسی رشته های فنی-مهندسی
:حسابداری
حقوق
زبان و ادبیات فارسی
زبان و ادبیات انگلیسی
مدیریت کلیه گرایشها
کشاورزی کلیه گرایشها
پرستاری
مامایی
و....
مدرک خود را تا کرده و موشک بسازید.هر کدام مسیر بیشتری پیمود از اموزش وپرورش هدایایی به رسم یاد بود داده می شود.
اگه جایی دیدین پدر و مادربزرگ های مهربون دارن دست فروشی میکنن،
هرچی که تونستین ازشون بخرین؛
اونا بیزینس نمیکنن،
دارن خرج روزانه شون رو در میارن...
loulemancity
ببخشید_چند_لحظه
حکیمی بر بالای منبر رفت و گفت:
پسربچه ای، بعد از گذشت ایامی جوان شد، ازدواج کرد و صاحب بچه ای شد، به سختی کار کرد و خانه و تجارتخانه ای برای خود دست و پا کرد.
حکیم مدتی سکوت کرد.
مردم ابتدا کمی صبر کردند، اما عاقبت عصبانی شدند و گفتند: که چی؟
حکیم با تاسف گفت: از خودتان بپرسید، این داستان زندگی خود شماست.
راستی که چی؟ آیا واقعا هدف از آفرینش انسان فقط همین است؟
Tebyan
میگن سالی که با بارون تموم بشه با عشق شروع میشه از خدا چیزی را برایتان میخواهم که جز در خاطر خدا،در باور هیچکس نمیگنجدو تنها خداست که میداند"بهترین"در زندگیت چگونه معنا میشود!من در سال نو آن "بهترین "رابرایتان آرزو میکنمامیدوارم تو سال جدید حال دلتون خوب باشه،وجود نازنینتون سلامت باشه،دست به خاکستر میزنین طلا بشه،صدای خنده از ته دلتون گوش فلک رو کر کنه و غم تو دل مهربونتون خونه نکنه و به همه آرزوهای قشنگتون برسین
بهار لحظه هایتان پر از شکوفه بادنوروز مبارک
ساعت رسمی کشور امشب یک ساعت به جلو کشیده میشود
ساعت رسمی کشور در ساعت 24 امروز اول فروردین 1396 یک ساعت به جلو کشیده خواهد شد به این ترتیب ساعت رسمی کشور در ساعت 24 امشب به ساعت یک بامداد دوم فروردین تغییر خواهد کرد.
مطابق قانون تغییر ساعت رسمی کشور مصوب 1386 مجلس شورای اسلامی، ساعت رسمی کشور در ساعت 24 اول فروردین ماه هر سال یک ساعت به جلو کشیده میشود و در ساعت 24 روز سیام شهریور به وضعیت سابق برگردانده میشود.
razavieduu
برگ_سبز
خدا کیست؟
روزی مردی خدمت امام جعفر صادق علیه السلام رفت و عرض کرد: ای پسر رسول خدا، خدا را برایم ثابت کن.
امام به او فرمود: آیا تا به حال به مسافرت رفته ای؟
مرد عرض کرد: بلی، امام فرمود: سوار کشتی شده ای؟
مرد گفت: بلی
امام فرمود: آیا تا به حال اتفاق افتاده که کشتی شما غرق شود و کشتی دیگری برای نجات شما موجود نباشد و تو نیز شنا بلد نباشی که بتوانی خودت را نجات دهی؟
مرد گفت: بلی.
امام فرمود: آن موقع به چه چیز امید داری؟
مرد عرض کرد: وقتی از همه جا مایوس و نا امید می شدم و می فهمیدم که دیگر کسی نیست که مرا نجات دهد ته قلبم نوری می تابید و امیدوار می شدم که دستی از غیب بیرون آید و مرا نجات دهد
امام لبخندی زد و فرمود: همان نیرویی که امیدوار بودی تو را نجات دهد در حالی که هیچ وسیله ای برای نجات تو باقی نمانده بود، همان خداست که در نا امیدی ها و بلاها به داد انسان می رسد و او را نجات می دهد
منبع: زبدة القصص علی میرخلف زاده