امام_علی مدح_امام_علی
غدیر_عیدبزرگ_ولایت
دلم غیر ایوان پناهی نداشت
دلم زائری بود و راهی نداشت
دلم در بساطش جز آهی نداشت
علی داشت آن را که شاهی نداشت
به دور امیر کرم گشته ام
صد و ده قدم در حرم گشته ام
به او گفتم ای شاه راهم بده
امان نامه ای بر گناهم بده
لیاقت به یک دم نگاهم بده
پناهی ندارم پناهم بده
صدا زد پریشانی ات با علی
اگر خسته جانی بگو یا علی
همین لحظهها بود پیدا شدم
علی گفتم و از زمین پا شدم
شب و روز حیران مولا شدم
گدا بودم او خواست آقا شدم
دلِ من بدون علی بی کس است
بمیرم ببینم علی را بس است
تحمل به این نور لابد نبود
ترک خوردن کعبه بی خود نبود
و کعبه که جای تَرَدُد نبود
پس اینها همه یک تولد نبود
خدا خواست ثابت کند بر جهان
علی هست یکتاترین در جهان
فقیری که انگشتر از او گرفت
سلیمان شد و ذکر یاهو گرفت
زمین تخت او آسمان تاج او
به دوش نبی بود معراج او
اگر مدح او بر لبم جا گرفت
یدالله دستان من را گرفت
به من گفت از مرد خندق بگو
بیا از علیٌ مع الحق بگو
سه بار از نبی اذن میدان گرفت
علی هست پس مصطفی جان گرفت
نبی گفت جانم به قربان او
علی جان من هست و من جان او
علی با خدا و خدا با علی
علی یا خدا گفت، حق یا علی
امیری نداریم الّا علی
اگر ناتوانی بگو یا علی
شاعر : ؟؟؟
اشعار ناب آئینے
shere_aeini
غدیر_عیدبزرگ_ولایت
به نجف آمدم زلال شدم
راهی جاده ی کمال شدم
جلد گنبد شدم کبوتر وار
مونس هر شکسته بال شدم
از لبانم قصیده میجوشید
تا رسیدم به صحن لال شدم
به ضریحش دخیل مِی بستم
پس از آن غرق شور وحال شدم
در جمال خدا نمای علی
نشئه ذات ذوالجلال شدم
من کجاوحریم شاه نجف
که چنین لایق وصال شدم
روسیاهم ولی اذان گفتم
وارث لکنت بلال شدم
با خوداین بیت را که میخواندم
مست جام علی وآل شدم
که علی دست قادر ازلیست
خلقت ما سوی بدست علیست
بند۲
گوش دل باز کن که جان شنوی
آنچه نشنیدنیست آن شنوی
سر هر موی تو زبان بشود
وصف او را به هر زبان شنوی
روی این خاک پاک بنشینی
نغمه هایی از آسمان شنوی
راهی وادی السلام شوی
مثل قاضی حدیث جان شنوی
دل هر ذره را که بشکافی
از دل ذره ها اذان شنوی
اشهد ان مرتضی حیدر
از سرا پای این جهان شنوی
وصف مولای مهربانی را
از لب صاحب الزمان شنوی
باید این بیت آسمانی را
از دهان فرشتگان شنوی
که علی دست قادر ازلیست
خلقت ماسوی بدست علیست
بند۳
کعبه ام شد جمال دلجویش
قبله ی من خم دو ابرویش
لحظه لحظه نسیمی از جنت
میکشاند دل مرا سویش
رازهایی نگفتنی داریم
من و درویش وذکر یاهویش
چه شبی بهتر از شب گیسوش
وچه صبحیست بهتر از رویش
دژخیبر به گریه افتاده ست
از تماشای زور بازویش
پنج پیغمبر اولوالعزمند
رهگذاران هر شب کویش
آن خداوند عادلی که علی
هست میزان ترین ترازویش
خواست تا در دل سحر گاهان
که شوم اینچنین سنا گویش
که علی دست قادر ازلیست
خلقت ماسوی بدست علیست
بند۴
امشب افتاده ام به راه فقط
توشه ام چیست اشک وآه فقط
کار امثال من در این دنیا
اشتباه است اشتباه فقط
امشب آورده ام به محضر او
کوله باری پر از گناه فقط
آخرین چاره ی گدایان چیست
نظر لطف پادشاه فقط
آی مولا تو را نمیفهمند
درد خود را بگو به چاه فقط
روی دوش سقیفه جامانده
بار پرونده ای سیاه فقط
از شب وروز تو خبر دارند
چشم خورشید وچشم ماه فقط
شعر تنها برای این خوبست
که بگوییم گاه گاه فقط
که علی دست قادر ازلیست
خلقت ماسوی بدست علیست
بند۵
به جز این عشق عشق دیگر نیست
نسرودن از او میسر نیست
با رسول مکرم اسلام
به جز از او کسی برادر نیست
آنکه در لیله المبیت جز او
هیچ کس در میان بستر نیست
هنر او به بنده بودن اوست
هنر او به فتح خیبر نیست
زیر طوفان ظلم فریادی
ازسکوت علی رساتر نیست
صاحب عز وآبرو نشود
هر کسی خاک پای قنبر نیست
هیچ کس جز علی در این برهوت
ساقی چشه سار کوثر نیست
ملک وجن وانس میدانند
که امیری به غیر حیدر نیست
که علی دست قادر ازلیست
خلقت ماسوی بدست علیست
بند۶
دردمندم شفا نمیخواهم
از طبیبان دوا نمیخواهم
در جهانی که عافیت ننگ است
جز دلی مبتلا نمیخواهم
نصبم میرسد به عابس وجون
از ولا جز بلا نمیخواهم
فکر وذکرم طواف مرقد اوست
مروه ی بی صفا نمیخواهم
از کسی جز محب آل علی
التماس دعا نمیخواهم
جز کمی مستی وپریشانی
از شه لافتی نمیخواهم
من کجا وشهامت دعبل
من که حتی عبا نمیخواهم
من که غیر از محبت مولا
هیچ چیز از خدا نمیخواهم
که علی دست قادر ازلیست
خلقت ماسوی بدست علیست
بند۷
زائران صاف وساده می آیند
نامه ها سر گشاده می آیند
عابدان شکسته دل اینجا
پی دار العباده می آیند
سالکان از طریق طی الارض
چشم بر هم نهاده می آیند
اربعینی تبارها هر سال
جاده ها را پیاده می آیند
گاه مثل مسافری تنها
گاه با خانواده می آیند
یا حسین آمده به استقبال
یا حسن اذن داده می آیند
عاقلان در پی برات بهشت
مستها بی اراده می آیند
دست در دست پیر میخانه
سرخوش از پای باده می آیند
که علی دست قادر ازلیست
خلقت ماسوی به دست علیست
بند۸
جاده بسیار محترم باشد
مقصد آن اگر حرم باشد
از دل میهمان خبر دارد
میزبانی که ذوالکرم باشد
پس نیازی به عرض حاجت نیست
در حریمش چه جای غم باشد
در دمی که دم از علی نزنم
چه نیازی به باز دم باشد
منِ بیچاره فکر میکردم
که حرمها شبیه هم باشد
در نجف فاصله ولی بی شک
تا خود عرش یک قدم باشد
خاک پای علی شدم که فقط
سایه ی شاه بر سرم باشد
می نگارد به صفحه ی تاریخ
دست ساقی اگر قلم باشد
که علی دست قادر ازلیست
خلقت ماسوی بدست علیست
شاعر:احمد_علوی
اشعار ناب آئینے
shere_aeini
اینو به عنوان برنامه کودک به ما نشون میدادن بعد توقع دارید از نظر مغزی سالم باشیم؟!
منگوله گوش میرزا هستن، از اسطوره های کودکی دهه ۶۰
TarikhMashhad
اخاذی بوقچیها از دختران پسرنمای ورزشگاه
برخی بوقچیها در فضای مجازی دختران مشتاق دیدن فوتبال در ورزشگاه را شناسایی میکنند تا در ازای پرداخت مبالغ میلیونی، با گریم پسرانه و با اسکورت کامل از سوی آنها و افرادشان وارد ورزشگاه شوند.
یکی از زنانی که با گریم به ورزشگاه وارد شده است، درمورد تجربه خودش گفت: جدا از پول گریمور، پول لباس مردانه و ... فقط پانصد هزار تومان دادم تا یک موتورسوار که از سوی بوقچیها به من معرفی شده بود، من را از جلوی در ورودی ورزشگاه تا گیت ورودی بیاورد تا در طول مسیر و در جریان پیادهروی کسی متوجه نشود پسر نیستم!
FarhangianNews1
توضیح وکیل نجفی درباره علت اعتراض به حکم دادگاه
گودرزی در گفتوگو با تسنیم، در پاسخ به این سوال که برخی معتقدند با توجه به گذشت اولیای دم مرحومه میترا استاد از قصاص نجفی، بهتر بود اعتراضی به حکم دادگاه نمیشد اظهار کرد: اعتراض ما به رأی دادگاه با مسئله رضایت اولیای دم ارتباطی ندارد و این اعتراض مربوط به جنبه عمومی جرم است.
جنبه خصوصی حق اولیای دم است که خوشبختانه لطف کردند و رضایت دادند و از آنها نیز متشکر هستیم. اگر بخواهیم از بابت جنبه عمومی جرم ورود نکنیم و قتل عمد ثابت شود، بعد از گذشت شاکی و صدور موقوفی تعقیب برای قصاص، طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی از بابت جنبه عمومی جرم قتل عمد برای موکل مجازات حبس صادر میشود.
معتقدیم قتل رخ داده در این پرونده شبه عمد بوده و باید این مسئله را ثابت کنیم
https://tn.ai/2079456
TasnimNews
ثبتنام رانندگان سرویس مدارس تا ۳۱مردادماه
معاون برنامهریزی و توسعه شهری سازمان تاکسیرانی:
ثبتنام از رانندگان تاکسی متقاضی سرویس مدرسه تا ۳۱ مردادماه جاری ادامه دارد.
رانندگان سرویس مدارس حتما میبایست در سامانه «تهران من» ثبتنام کنند.
YjcNewsChannel
اگرحُبِّ_علی دردل نداری
بدان_آواره_ای، منزل نداری
کنون_گویم کلام مادرم را
تمام گفته ی پیغمبرم را
علی_نیکو_سرشت و مَه جَبین است
فقط_حیدر_امیرالمومنین_ است
سلام_برهمه_دوستان_وعاشقان ومحبان ولایت_ وآقا_امیرمومنین_علی_ علیه_السلام عیدبزرگ_ولایت را به همه_شما خوبان تبریک وتهنیت عرض می نمایم
عید_غدیر_وعیدولایت_یعنی_همگام با ولایت_بودن نه_جلوتر ازولایت حرکت نمودن_ونه_عقب_تراز ولایت_بودن به_عشق_مولاعلی(ع) صلوات برمحمدوآل محمد آللهم_صل علی_محمدوال محمد وعجل_فرجهم اشکبوس
[Forwarded from ویشکایی]
امام_علی مدح_امام_علی
غدیر_عیدبزرگ_ولایت
دلم مست شراب الغدیر است
سراپایم کتاب الغدیر است
الا ساقی سر و جانم فدایت
تمام هست خود ریزم به پایت
چنان برگیر با یک جرعه هوشم
که چون خم در غدیر خم بجوشم
دل از کف دادۀ "ما اُنزلم" کن
ز "اکملت لکم دین" کاملم کن
وجودم مست از جام تولاّست
دلم دریایی از نور تجلاّست
بیا تا مدح مولا را بگوییم
خدا را در غدیر خم بجوییم
محمد نغمهء توحید دارد
در آن صحرا خدا هم عید دارد
چه عیدی؟ خوبتر از عید قربان
چه روزی؟ روز عترت روز قرآن
محمّد! پیک حق را این پیام است
رسالت بی ولایت ناتمام است
محمّد! وقت ابلاغ است، بلّغ
منافق را به دل داغ است، بلّغ
نمایان کن جلال حیدری را
کزآن کامل کنی پیغمبری را
بگو با مردم عالم علی کیست
بگو دین جز تولاّی علی نیست
بگو حکم علی نصّ کتاب است
بگو خطّ علی اسلام ناب است...
تو گویی می رسد بر گوش جان ها
پیامش در زمین و آسمان ها
که هر کس را منم امروز مولا
علی از نفس او بر اوست اُولی
"علی را قدر، پیغمبر شناسد
که هرکس خویش را بهتر شناسد"
علی پیش از خلایق با خدا بود
خدا داند که کی بود و کجا بود
علی شمعی که در بزم ازل سوخت
علی جبریل را توحید آموخت
علی روشنگر پیش از زمان هاست
علی خورشید آنسوی مکان هاست
علی ویران نشین عرش پیماست
از این پایین تر از آن نیز بالاست
علی آیینۀ آیین اسلام
علی یعنی تمام دین اسلام
علی سر تا قدم توحید مطلق
علی ایمان، علی میزان، علی حق
علی با حق و حق با او چو پرگار
یدور الحق علیه حیثما دار
علی بر حزب حق صاحب لوا بود
علی فرماندۀ کلّ قوا بود
علی جوشن به تن پوشید بی پشت
علی در جنگ عمرو عبدود کشت
علی اسلام را در صدر تابید
علی در بدر هم چون بدر تابید
علی در یاری دین ترک جان گفت
علی در بستر ختم رسل خفت
علی دین است و قرآن است و احمد
علی یعنی علی یعنی محمّد
علی مولود کعبه، رکن دین است
ولی امر کل مؤمنین است
که قرآن می کند وصف خضوعش
ز خاتم بخشی و حال رکوعش
هزاران سلسله آوارۀ اوست
حدیث منزلة دربارۀ اوست
گُهر از "سلُمک سلمی" فشانم
حدیث "لحمک لحمی" بخوانم
علی داد از ولادت با نبی دست
نبی عقد اخوّت با علی بست
شب معراج نشنیدی که احمد
در آن خلوت سرای حی سرمد
به هر جانب که چشم خویش بگشود
علی بود و علی بود و علی بود
علی ماهی که در هر دل درخشید
به یک شب در چهل منزل درخشید
اگر خورشید حرفی با علی گفت
یقین دارم که تنها یا علی گفت
علی در عالم خلقت یکی بود
محمد هم به مهرش متکی بود...
نمی دانم که بودم چیستم من
اگر پرسید یاران کیستم من
نه صوفیم نه سالوِس ریایی
نه وهّابی نه بابی نه بهایی
نه آن را و نه این را دوست دارم
امیرالمؤمنین را دوست دارم
مسلمانم مسلمان غدیرم
امیرالمؤمنین باشد امیرم
دلم از خردسالی با علی بود
سخن ناگفته ذکرم یا علی بود
چو از اوّل گِلم را می سرشتند
بر آن گِل نام مولا را نوشتند
ولای مرتضی بود و گِل من
علی بود و علی بود و دل من
سرم در هر قدم خاک رهش باد
که مادر یا علی گفت و مرا زاد
چو پا در عالم خاکی نهادم
برون آمد خروشی از نهادم
سراپای وجودم با علی بود
خروشم بانگ یا مولا علی بود
لب خاموشم از مولا علی گفت
مؤّذن هم به گوشم یا علی گفت
به عشق مادر از آن رو اسیرم
که با شهد ولایت داد شیرم
سرشک و شیر با خونم عجین شد
تولاّی امیرالمؤمنین شد
مرا با عشق حیدر زاد مادر
مرا شیر ولایت داد مادر
ولایت بستگی دارد به فطرت
ولایت خطّ قرآن است و عترت
ولایت هدیه رب جلیل است
ولایت رهنمای جبرئیل است
ولایت گوهر دریای نور است
ولایت همدم موسی به طور است
ولایت گُل بر آرد از دل خار
ولایت میثم است و چوبۀ دار
ولایت یعنی از حیدر حمایت
ولایت یعنی از عترت روایت
ولایت یعنی از جان دست شستن
به موج خون رضای دوست جستن
همین است و همین است و جز این نیست
که هر کس را ولایت نیست دین نیست
تو را گر مهر مولا نیست در دل
ز طاعات و عباداتت چه حاصل؟!
اگر گیری وضو با آب زمزم
اگر سجّاده گردد عرش اعظم
اگر گویی اذان بر بام افلاک
گر از تکبیر گردد سینه ات چاک
اگر ضرب المثل گردد خضوعت
به حمد و قل هو الله و رکوعت
اگر در سجده صدها سال مانی
خدا را از درون خسته خوانی
اگر باشد به توحیدت تعهّد
رسی گر بر شهادت در تشّهد
مبادا بر نماز خود بنازی
ولایت گر نداری بی نمازی
محمّد شهر علم است و علی در
ز در، در شهر وارد شو برادر
نیاید آنکه از در، دزد باشد
که در محشر جحیمش مزد باشد
گرفتم اینکه مانند تن و جان
وجودت شد یکی با کل قرآن
همه آیات آن را خواندی از بر
ز باء اوّلین تا سین آخر
اگر مهر شه مردان نداری
به قرآن بهره از قرآن نداری
به قرآن، قول پیغمبر همین است
تمام دین امیرالمؤمنین است
شاعر:استاد_غلامرضا_سازگار
اشعار ناب آئینے
shere_aeini