چقدر زود عبور می‌کنیم؛

چقدر زود

عبور می‌کنیم؛

از شهریور ِ عاشق ...!؟

از حرارت ِ کلافه کـُننده‌ی ِ دوست داشتنی‌اش !

چه زود شهریور مان ...

آزاد و رها - گذشت؛

از دل ِ دل‌باختگی‌های ِ خویش

و رسید؛ به پائیز ِ دل‌تنگی

تا پرت شود؛

در میان ِ برگ‌های ِ رنگ و رو رفته‌اش !!

چقدر زود روزهای ِ عاشقی‌اش را ورق می‌زند

تا آزادانه - خویشتن؛

رها کُند در آغوش ِ خزان.

ولی می‌دانم ... دل به پائیز نمی‌دهد.

در انتظار ِ ما خواهد ماند

با انگیزه - عاشق و شیفته

مثل ِ ما

که سالی را مضطرب، ولی صبور

چشم به راهش می‌مانیم.

خیالی نیست

شهریور می‌ماند - در دل ِ ما

اگر برگریزان هم برسد

و به این فکر می‌کنیم:

[ چه وحشتناک بود -

اگر فصل‌ها "شهریور" نداشتند ] !!!

تا ...

روزهای ِ دلگیر و رنگ پریده

به سختی طی شود.

امّا بدان:

اگر انتخاب ِ ماه‌های ِ نفس کشیدنم

دست ِ خودم بود

من؛

همه را شهریور انتخاب می‌کردم.

شهریور ِ صبـور و پُر غرور و خوب

شهریور ِ شیدا و مهربان و محبوب

شهریور ِ گـرم و صمیمی و مرغوب

شهریور ِ دلنشین و عزیز و مطلوب

شهریور ِ آشتی و صلح - ولی ... پُر آشوب

این خودخواهی نیست !!

جنون نیست !!

باور کـُنید؛

شهریور ِ با مرام - ماه ِ "دلبر"ی ست

همه - دل‌داده‌ی ِ ...

ش

هـ

ر

یـ

و

ر

نـ

د

همه ... همه.

حسن_جهانچی

HasanJahanchi

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.