ازپیرمردحکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟

ازپیرمردحکیمی پرسیدند:

از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟

پاسخ داد: یاد گرفتم:

که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم

یاد گرفتم:که مظلوم  دیر یا زود حقش را خواهد گرفت:یاد گرفتم:

که دنیا ی ماهر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم: یاد گرفتم

که سخن شیرین ، گشاده رویی و بخشش، سرمایه اصلی ما در زندگیست :یاد گرفتم: 

که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی،  امنیت و آرامش بهره مند باشد.

یاد گرفتم:کسی که جو را می کارد گندم را برداشت نخواهد کرد.

یاد گرفتم:که عمر تمام می شود اما کار تمام نمی شود:یاد گرفتم:کسی که می خواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد:یاد گرفتم:

که مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت  و درون آنان است.یاد گرفتم:

کسی که مرتب می گوید: من این می کنم و آن می کنم  تو خالی است و نمی تواند کاری انجام دهد:یاد گرفتم:

کسی که معدنش طلا است همواره طلا باقی می ماند بدون تغییر،

اما کسی که معدنش آهن است تغییر می کند و زنگ می زند:یاد گرفتم:

تمام کسانیکه در گورستان هستند همه کارهایی داشتند و آرمانهایی داشتند که نتوانستند محقَق گردانند.:یاد گرفتم:

پرودگار_دراین  روز_دل_انگیز

آنچه را که بیصدا

ازقلب عزیزانم گذر کرده

درتقدیرشان قرار ده

تا لذتی دو چندان را

 برایشان به ارمغان بیاورد

روزتان_بخیروسلامتی

اشکبوس

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.