فقط برای خدا

http://uupload.ir/files/5erz_%D9%81%D9%82%D8%B7_%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C.jpg

فقط برای خدا

مکتب حاج_قاسم

" فرش کوچکی انداخت گوشه ی حیاط خانه ی پدری اش ؛توی آفتاب.

پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد.

دست و پیشانی اش را می بوسید و میگفت: همه ی دل خوشی من توی این دنیا ، پدرمه ."

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.