ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بهشت زیر پای مادرها
سوسن علیآبادی مادر چهار فرزند به نامهای سمیرا ۲۹ ساله، وحید ۲۶ ساله، زهرا ۲۳ ساله و محمد ۲۰ ساله هست که از بین این چهار فرزند ، سمیرا، وحید و محمد معلولیت ذهنی دارن و زهرا ناشنواست.
تنها زهراست که کمی تونسته از پس خودش بربیاد و درس بخونه، بقیه خواهر و برادرهاش از هرکاری ناتوانند. پدر بیماره و با سرمایه خیلی کم دستفروشی میکنه اما اینجاست که مادر تنها کسیه که بار بیشتر این زندگی رو دوشش هست.
رسیدگی به خوراک و پوشاک و بهداشت بچهها که همه بزرگسالند به عهده مادره و اون صبح تا شب مشغول تر و خشک کردن بچههاست و حتی شب هم استراحت نداره چون بچهها تا سپیده صبح بیدارند.
نگهداری از بچهها با این وضعیت در شرایط سخت معیشتی فقط کار یه فرشته زمینی هست به نام مادر.