بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

مقصود از (عباد الله المخلصین) و اینکه (رزق معلوم) دارند و…

مقصود از (عباد الله المخلصین) و اینکه (رزق معلوم) دارند و…

برگی از تفسیر المیزان علامه طباطبایی

قـرآن کـریـم ایـن عـده را بندگان مخلص خدا نامیده، و عبودیت خداى را براى آنان اثبات کرده و معلوم است که: عبد، نه مالک اراده خودش است، و نه مالک کارى از کارهاى خودش، پس این طایفه اراده نمى کنند، مگر آنچه را که خدا اراده کرده باشد، و هیچ عملى نمى کنند مگر براى خدا.

آنگاه این معنا را براى آنان اثبات کرده که مخلص به فتحه لام هستند، و معنایش این اسـت کـه: خـدا آنـان را خـالص بـراى خـود کـرده، غیر از خدا کسى در آنان سهیم نیست، و ایـشـان جـز بـه خـداى تـعـالى بـه هیچ چیز دیگرى علقه و بستگى ندارند، نه به زینت زندگى دنیا و نه نعیم آخرت، و در دل ایشان غیر از خدا چیز دیگرى وجود ندارد.

و مـعـلوم اسـت کسى که این صفت را دارد، التذاذش به چیز دیگرى است غیر از آن چیرهایى کـه سـایـرین از آن لذت مى برند و ارتزاقش ‍ نیز به غیر آن چیرهایى است که سایرین بـدان ارتـزاق مـى کـنـنـد، هر چند که در ضروریات زندگى از خوردنى ها، نوشیدنیها و پوشیدنیها با سایرین شرکت دارد.

با این بیان این نظریه تأیید مى شود که: جمله (اولئک لهم رزق ) معلوم اشاره دارد بـه اینکه در بهشت رزق ایشان که بندگان مخلص ‍ خدایند غیر از رزق دیگران است و هیچ شباهتى بر رزق دیگران ندارد، اگر چه نام رزق ایشان و رزق دیگران یکى است، و لیکن رزق ایشان هیچ خلطى با رزق دیگران ندارد.

پس مـعناى جمله (اولئک لهم رزق ) معلوم این است که: ایشان رزقى خاص و معین و ممتاز از رزق دیگران دارند. پس معلوم بودن رزق ایشان، کنایه است از ممتاز بودن آن، همچنان که در آیه (و ما منا الا له مقام ) معلوم نیز اشاره به این امتیاز شده. و اگر در آیه مورد بـحـث بـا کـلمـه (اولئک ) کـه مـخـصوص اشاره به دور است، به ایشان اشاره کرده، براى این است که دلالت کند بر علو مقام ایشان.

 خبرگزاری بین المللی شفقنا

https://fa.shafaqna.com/news/1067340/

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.