ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
#یاعلی_اشکهایم_را_با_من_دفن_کن...
قالت"علیهاالسلام"
"اذا فرغت من امری، و وضعتنی فی قبری، فخذ تلک القاروره و الحقه، وضعهما فی لحدی».
فقال علی"علیه السلام" یا سیده النساء! ما الذی فی هذه القاروره"
قالت: "یا اباالحسن! انی سمعت ابی یقول: ان الدمعه تطفی ء غضب الرب، و ان القبر لا یکون روضه من ریاض الچنه، الا ان یکون العبد قد بکی من خیفه الله، و قد علم العزیز الجبار انی بکیت خوفا بهذه الدموع التی فی القاروره، عند الاسحار، و جعلتها ذخیره فی قبری، اجدها یوم حشری"
فبکی علی"علیه السلام"فجعلت فاطمه"علیهاالسلام" تاخذ من دموعه، و تمسح به وجهها.
حضرتِ فاطمه زهرا"سلام الله علیها" فرمود:
علی جان آنگاه که از غسل و کفن من فارغ شدی و مرا در قبر نهادی آن ظرفِ شیشه ای را به من ملحق کن و در قبرم بگذار!
امیر المومنین روحی فداه فرمود:
ای سرورِ زنان ، در این شیشه چیست؟!
حضرتِ فاطمه صلوات الله علیها فرمود:
ابوالحسن! از پدرم شنیدم که فرمود: اشکِ چشم خشمِ پروردگار را خاموش می کند ، و قبر بنده باغی از باغ های بهشت نخواهد بود مگر اینکه آن بنده از ترس خدا گریسته باشد!
و خدای مقتدر و حکمران میداند که من از ترس وی این اشکهای درون شیشه را سحرگاهان ریخته ام!
و آن را برای قبرم نگاه داشتم و در روزِ قیامت این شیشه را خواهم یافت!
پس امیر المومنین "سلام الله علیها" گریستند و فاطمه زهرا سلام الله علیها اشک های شاه مردان را می گرفت و بر چهره مقدسش می کشید.
مسند فاطمه الزهراء ص49 و 50
هوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِن
ارسالی کاربری بانام دلتنگ حرم