بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

امام_حسین شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب

امام_حسین

شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب

شمر می ترسید و لرزان خارج از گودال شد

مادری نالید و یک عالم دگرگون حال شد

زینت دوش نبی در زیر سم اسبها

بی کفن افتاده بود و پیکرش پامال شد

دختری خوابش گرفت و خیمه اش اتش گرفت

دخترک در خیمه جا ماند و زبانش لال شد

کربلا تا شام ما با کرب نی همراه بود

شهر شام اما زما زیبنده استقبال شد

سنگ بود و فحش بود و ناسزا و ناروا

شهرشان با هلهله مملو ز قیل و قال شد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.