بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

سپر بلا

سپر بلا

«واکسن نزنید جانتان در خطر است!»

ایهام میان این سخن مستتر است

یعنی که: «نزن واکسن ایرانی را

چون مایه‌ی درد و آخرِ دردسر است

هم مال وَ هم جان تو بر باد فناست

چون واکسن داخلی تماما ضرر است

هرکس که به دام آن بیفتد قطعا

مرگیده و خون سرخ‌ فامش هدر است!

هر چیز بیاید به سر این ملت

تقصیر همین واکسن بی پدر است»

وجه دگر اینست که: «واکسن بزنید!

از خارجی‌اش چون که شبیه سپر است

در اوج گرفتن و پریدن ز خطر

این واکسن توپ، عینهو بال و پر است

«ان‌قلت» نیاور و بزن واکسن را

چون آن‌ور‌آبی همه‌اش معتبر است»

البته امید هرکه دشمن باشد

بی‌پرده بگوییم که در بست خر است!

فرشته پناهی

وطن_امروز

وطنز بهترین شعرهای طنز

vatanz_ir

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.