بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

توبیایۍ‌بهارراتحوی‌خواهم‌گرفټ

توبیایۍ‌بهارراتحوی‌خواهم‌گرفټ

ای چشم‌هایت جاری از آیات فروردین

سرشارتر از شاخه‌های روشنِ «والتّین»

لبخندهایت مهربان تر از نسیم صبح

پیشانی‌ات سرمشق سبز سوره‌ی یاسین

ای با تو صبح و عصر و شب «فی أحسَنِ التقویم»

ای بی تو صبح و عصر و شب دل مرده و غمگین

ای وعده‌ی حتمی! بگو ڪی میرسی از راه

ڪی میشڪوفد شاخه‌های آبیِ آمین؟

رأس ڪدامین ساعت از خورشید می‌آیی

صبح ڪدامین جمعه‌ها با عطر فروردین؟؟؟

أللَّھـمَ عَـجِّـلْ لِوَلیِڪن ألْـفَـرَج‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎

یاس بۍ‌نشا علـــــۍ(ع)‌‎‌‌‌‎‌‌‌

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.