بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

من در محیطی زندگی میکنم که وقتی کسی می میرد میگویند راحت شد ...؟؟؟

من در محیطی زندگی میکنم که وقتی کسی می میرد میگویند راحت شد ...؟؟؟

به راستی مگر ما چگونه زندگی میکنیم که با مرگ راحت میشویم؟

ما امروزه خانه های بزرگتر ، اما خانواده های کوچکتر داریم ؛

مدارک تحصیلی بالاتر ، اما درک عمومی پائینتر داریم

آگاهی بیشتر ، اما قدرت تشخیص کمتر داریم؛

بدون ملاحظه ایٌام را می گذرانیم ،

خیلی کم می خندیم ;

خیلی تند رانندگی می کنیم ،

خیلی زود عصبانی می شویم ؛

تا دیروقت بیدار می مانیم ، خیلی خسته از خواب بر می خیزیم ؛

خیلی کم مطالعه می کنیم ؛

و خیلی زیاد دروغ می گوئیم ؛

زندگی ساختن را یاد گرفته ایم اما زندگی کردن را نه ؛

ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاهتر ؛

بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم ،

بیشتر می خریم ، اما کمتر لذت می بریم ؛

بیشتر برنامه میریزیم اما کمتر به انجام می رسانیم؛

عجله کردن را آموخته ایم و صبر کردن را نه.

مگر بیشتر از یک بار در زندگى فرصت داریم,,,؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.