بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

مردی در جزیره ای افتاد که همه ساکنینش زن بودند...

مردی در جزیره ای افتاد که همه ساکنینش زن بودند...

زنها تصمیم گرفتند مرد را اعدام کنند

و پیش از اعدام از او خواستند که آخرین درخواستش را بگوید.

مرد گفت: می خواهم  زنی مرا اعدام کند که خود را زشت ترین زن جزیره میبیند!!!

مرد تا الان زنده است، مغازه ای باز کرده و خداروشکر اوضاعش روبراهه...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.