ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
لبخند پیوندانه
فهاشی دو سرباز به هم:
دو سرباز کنار هم در پادگان مشغول بودند، یکی از آنها به زبان فارسی به دوستش که عرب زبان بود توهین کرد و فحاشی نمود، در مقابل دوست عربش با شدیدترین صورت جواب او را داد، این فرد فارسی زبان رو کرد به دوست عرب: تو چقدر آدم خوبی هستی من به تو فحش دادم ولی تو برای من داری قران می خوانی لذا او را گرفت بوسید و آشتی کردند.
اما قصه دوم قهر خانم منزل: خانوم با همسرش بگو مگو کرد و خواست از منزل خارج شود، در راهرو پیراهنش به قفل در خونه گیرکرد.
خانم فکر کرد که همسرش بلوزش را گرفته و نمی خواهد او از منزل خارج شود، لذا به همسرش گفت: پیراهنم را رها کن من می خواهم بروم خونه پدرم، چند بار این مسئله را تکرار کرد، در حالیکه همسرش از دور او را تماشا می کرد و شدیداً میخندید، وقتی که خانم متوجه این قضیه شد خنده اش گرفت، لذا همسرش از او خواست که نباید از منزلش خارج شود و اگر عصبانی است بهتر است که چند دقیقه آقا را دنبال نخود سیاه برای خرید بفرستد تا لحظه ای خانم به حال خود و آرام گیرد.
نکته اول: با کمی گذشت زندگی از نلخی به شیرینی تبدیل می شود در آشتی لذتی است در قهر نیست (یک مقدار هم ما جعل بکنیم آسمان که به زمین نمیاد)
نکته ذوم» حلول ماه مبارک رمضان بر همه مسلمانان مخصوصا سروران در فضای مجازی که وقت می گذارند با مطالعه پست های مختلف، کسب دانش می کنند را تبریک می گوییم، امیدواریم خداوند متعال کمک کند، مهمان خوب خدا در کسب امور معنوی، ثواب و ذخیره برای آخرت باشیم.
پیشنهاد می شود حداقل در یک کانال یا گروه در فضای مجازی عضو شوید، تا اطلاعات شما بروز باشد.
ان شاءالله» م م »