الْوَدَاعْ شَهْرَ رَمَضانَ الْوَدَاعْ

الْوَدَاعْ شَهْرَ رَمَضانَ الْوَدَاعْ

سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو ڪن

باز هم خوبی ڪن و این مبتلا را عفو ڪن

دیگر از این توبه ها دارم خجالت میڪشم

یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو ڪن

بر در این خانه من بهر امیدی آمدم

پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو ڪن

دست خالی آمدم، با دست خالی میروم

یا ڪریم این روسیاهِ بی نوا را عفو ڪن

پیش مردم آبروی بنده‌ات را حفظ ڪن

خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو ڪن

جان آقای خراسان، جان سلطان غریب

هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو ڪن

من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین

جان اربابم بیا این بنده ها را عفو ڪن

بوده ام این روزها مصداق فابڪ‌للحسین

گریه‌ڪن‌های غم ڪرببلا را عفو ڪن

جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر

حُرّ توبه ڪرده‌ی بی ادعا را عفو ڪن

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.