بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

تکیه گاه

تکیه گاه

نذرهای تکیه

همیشه اماکن مذهبی محل انجام دریافت وتوزیع نذرهای مردم بوده تکیه ماهم ازهمین محل هل ها بود ازنذرهای معمولی وهمیشگی مانندحلوا خرما ونخودوکشمش پنجشنبه وجمعه هاگرفته تانذرهایی که بعضی وقت هاباعث تعجب می شد تکیه یک صندوق نذورات برای دریافت پول های نقد هم داشت که جلوی در بود وچندنفرصندوق دارهم بودند درجاهای دیگربجز تکیه نذرهای مردم را می گرفتندصندوق عجیبی بودبه قول بزرگترها خیلی مجرب بودطوری این صندوق شناخته شده بودکه یادم می آیدخیلی ها ازشهرهای دیگرحتی خارج ازکشوربرایش نذرمی کردندمی دیدیم بعدازحاجت رواشدن برای صندوق دارها پول می فرستادن تابه صندوق بدهندتکیه برای خرج این نذورات چندمحل داشت چندین خانواده مستحق نیزتحت پوشش بودندخرج بیماران مستحقی که در درمانگاه مانده بودندخریدجهیزیه برای دختران خانواده های محروم تهیه سبدکالادرماه رمضان. صندوق نذورات تکیه ردخورنداشت که هرچه برایش نذرکنی برآورده می شدمگردرمواردخاصی که بزرگترهامی گفتند خیروصلاح نبوده نذرهای معمولی به کناربعضی وقت ها نذرهای متفاوتی هم می دیدیم مثلا یکی بود همیشه گلاب داخل گلابدان های تکیه تامین می کردخانواده هایی بودندکه هرسال برای دیگ شله عاشورا گوسفندمی فرستادندیاپدری به همراه دوپسرش نذرهم زدن دیگ شله عاشورا راداشتندسالهاگذشت وپدرفوت کردولیدوپسرهنوز برای ادای نذرپدرشان بافرزندانشان می آمدندیاعده ای بودند درماه محرم جلوی تکیه میزمی گذاشتنددرفصل سرد سال شیرداغ ودرقصل گرم سال شربت می دادندنذرهای خاص تری هم دیده بودیم دوبرادربودندکه وقتی مابچه بودیم اول محرم شب ها می آمدند جلوی در تکیه بساط پهن می کردند وکفش های افرادی که به تکیه می آمدند صلواتی واکس می زدندوتعمیر می کردندبعدهافهمیدیم یکی شان دکترشده و درهمان محله مطب زده است پزشکی که خاک کفش عزاداران راپاک می کرد

علیرضا کاردار

چهل روز برعهدخود وفادارباشیم

چهل روز برعهدخود وفادارباشیم

بریده شد نفسم در میان این زندان
به دامن چمن و لاله زار خواهم رفت
تمام جسم و وجودم فدای دیدارش
چو تشنه ای به دل چشمه سار خواهم رفت

گیلان چوبهشت منظری تو

گیلان چوبهشت منظری تو

ازباغ ارم قشنگتری تو

تی جنگل ودشت باصفایه

تی کوه وکمر قشنگه جایه

قربان تی نم بی گیفته جنگل

ماسوله و هشپر و سیاهکل

بالشت سرخزر توئی تو

مازندرانه پدر توئی تو

دریا تی مرید وجان نثاره

با دود جگر تی آبیاره

آتش گیره تا تن سپید رود

لیلاکوه وزنگه یا گیره دود

تا ابر سیه تی سایبانه

کهنه سقه داره دیل جوانه

تابستان وپائیز وزمستان

هرگز نواره بهاره باران

تندر کشه آسمان قرمبه

خوکهنه تفنگا کشه سمبه

کالاچ مالاچی تی آسمان به

زیبا به نظر همه جهان به

وارش آیه شلتاقی و ور ور

صدبار جه شغاله عروسی بیشتر

تی سر فیبه آبه زندگانی

پیری ناری هی داری جوانی

پژمرده نئی تو یک کف دس

تی تار وپودا بهار بامو پس

تی سبزه نه جایه سوزن انداز

از سنگه کیشه خزه جهه باز

دریا داره جنگلا درآغوش

لیزک بوبه جویباره پاپوش

توصیفه تو بر زبان نتانم

دروصفه بهشت ناتوانم

اما به جهان ئی سی سرآمد

ایران نوده تولاب- ئی سی صد

عاشق کوشه تی ادا وغمزه

تی کاکوله توک همیشه سبزه

تی عارض خط دانی کی فومن

فومن کی عیسا جناب شیون

شاد و چمن و شریفی "روشن"

پرورده تی قشنگه دامن

فتاح وکهن قبادی -صابر

صاحب قلم وادیب وشاعر

افراشته -رادباز قلعه

کسمائی معینه دریا کله

آسیدشرف آن خدای عرفان

دکترحشمت ومیرزا کوچک خان

لاهیجی وشاه قاسم انوار

صاحب قلم اهل فن ئی تابار

گیلان همه نکته سنج وعاقل

دریا مانستن بزرگ وکامل

چون جنگل سبز باطراوت

صاف صادق وپاک وبا محبت

می اصل ونسب تی خورمه خاکه

می پیلا بابا تی نوه زاکه

قربان صفای مردمه تو

گرمه می نفس هم از دم تو

می دیل بزابو جه غربتی لک

شعری بگویم جه گیل وگیلک

گیلان تومی کهنه سرنوشتی

می ناما نزن رقم به زشتی

پرورده سرزمینه نابم

من زاده گیل وطفل آبم

می نام وتی نام بهم خوره جوش

هرگز نوکونم ترا فراموش

سروده"روشن فومنی"

این تهرانیا تا امروز دو قطره باران دیدن اینو تو گروه گذاشتن :

این تهرانیا تا امروز دو قطره باران دیدن اینو تو گروه گذاشتن :

 

ﻋﻄﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺴﺖ ﻣﺴﺘﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ ..

ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﻏﻢ ، ﺧﻮﺩ پرﺳﺘﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ .

ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ،ﺍﺳﯿﺮﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ ...

ﯾﺎﺩ ﺍﯾﺎﻡ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ .....

ﯾﺎﺩ ﺩﻭﺭﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻬﺎ پاﮎ ﺑﻮﺩ .....

ﭼﺸﻤﻬﺎ ﮔﻮﯾﺎﯼ ﻋﺸﻘﯽ ﻧﺎﺏ ﺑﻮﺩ.....

 

شمالیِ هم براش نوشت:

اَووووو

نم نم باران مرا بیچاره کرد

یکسره آمد مرا آواره کرد

بی لاوارث دوش مانستن شده

لاهیجان را نمناک و لندن واره کرد

تو رمانتیک گشته ای باران ندیده

اینجا آسمان خو تنبان پاره کرد!

صاحب عصر

صاحب عصر

«  صاحبِ عصر گوش ڪن »

جمعه ها هم من و هم پنجره عادت داریم

به تماشای خیابان بنشینیم فقط

انتظار از سَر و روی من و او می بارد

تا ڪه یڪ بار تو را خوب  ببینیم فقط

نڪند ڪج بِڪنی راه خودت را یڪ وقت

نڪند دیـــــر بیایی به سراغم آقا

من هم انسانم و اندازه ی صبرم محدود

می ڪُشد زود مرا دَغدغه و غم آقا

چشم این پنجره از چشم منم خیس تر است

منتظر بوده ڪمی قبل تر از این گویا

می نویسم به تنِ شیشه ی او "یا مهدی"

بس ڪه احوالِ تو را می شود از مـــــن جویا

او نمی داند و من نیز نخواهم دانست

راز این غیبتِ دیرینه و طولانـــــی را

باید امّا تو در این جامعه حاضر باشی

تا به مقصد برسانــــی بشر فانی را

زهرا موسی پور

خبر فیلم برداری در چهارده

خبر فیلم برداری در چهارده

admiinn نوامبر 18, 2015 خبر فیلم برداری در چهارده

خبر …………. اکیپ فیلم برداری در چهارده در حال ساخت یک فیلم سینمایی می باشند. به گزارش گروه خبر سایت چند روزی است که این اکیپ در حاشیه رودخانه سفیدرود سمت گاچرا چهارده زیر زمین فوتبال مشغول ساخت فیلم می باشد .مدیر سایت به همراه خبرنگاران سایت روز سه شنبه مورخ 94/8/26 جهت تهیه خبر و مصاحبه به محل فیلم برداری رفته اما کارگردان و عوامل، حاضر به مصاحبه نشده و از گرفتن عکس توسط خبرنگاران ما ممانعت نمودند. گفتنی است بازیگران مشهوری چون امین حیایی ، علی مشهدی ، سیروس گرجستانی ، شهرام قاعدی و پژمان بازغی در چهارده مشاهده شدند. 94/8/27 .

 IMG_0341 IMG_0345

Tags:باتشکر ازعوامل اجرایی سایت چهارده

برگرفته ازسایت وزین چهارده

درمحضربزرگان

درمحضربزرگان

وقتی تظاهرثواب دارد

استادقرائتی درپاسخ به اینکه آیا حضور درمراسم مذهبی نوعی مطرح کردن خودمحسوب می شود وریا وتظاهر است یانه؟ فرمودند:اولا هرخودنمایی وتظاهری حرام نیست زن وشوهر که خودرابرای یکدیگرآرایش می کنندبرای تظاهراست وهمین تظاهرعبادت است سفارش اسلام به حضوردرمسجد برای نماز نوعی تظاهراست اماتظاهربرای تعظیم شعائردینی عزاداری برای امام حسین(ع)باحضوردرخیابان ها تظاهری است که درآن عبادت نهفته استثانیاشرکت بعضی افراد درمساجد ومحافل نوعی تبلیغ وتشویق عملی برای دیگران است اگرمسئولان به مساجدمحله بروند مردم عادی نیزخواهندآمد تظاهر وریا آنجا حرام است که هدف مطرح کردن خودباشدنه مطرح کردن کار یعنی اگر درمراسمی شرکت کنیم ونشان دهیم انسان نیکوکاروخوبی هستیم این ریا وحرام است اما اگرهدف شرکت درمراسم این باشد که به مردم بگوییم من آمده ام شماهم بیایید این یک نوع تبلیغ عملی است وحتی پاداش وثواب دارد

برگرفته ازکتاب(تمثیلات)ص52

دنیا را بد ساخته اند

دنیا را بد ساخته اند

کسی را که دوست داری

تورادوست نمی دارد

کسی که تورا دوست دارد

تو دوستش نمی داری

اما کسی که تو دوستش داری

او هم تو را دوست دارد

به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند

این رنج است

زندگی یعنی این

دیدی که خون ناحق

دیدی که خون ناحق

شمع راچندان امان نداد

که شب راسحرکند

واژه شناسی

واژه شناسی

سواد

سوادیعنی (سیاهی) ویک مصدرعربی است کسانی که بلد بودندبنویسند درحقیقت کاغذسفیدی راسیاه می کردندیعنی توانایی سیاه کردن کاغذ را داشتندازاین رو به آنان (باسواد) گفته می شد

برگرفته ازکتاب(ریشه یابی واژگان)اثرعادل اشکبوس