استکان شکسته چای رادر خود نگه نمی دارد
درخت تبر خورده میوه نمی دهد
صندلی فرسوده تکیه گاه خسته ای نمی شود
تار سیم بریده گوشه ای رابه خاطر نمی آورد
استکان شکسته چای رادر خود نگه نمی دارد
درخت تبر خورده میوه نمی دهد
صندلی فرسوده تکیه گاه خسته ای نمی شود
تار سیم بریده گوشه ای رابه خاطر نمی آورد
امامن
همچنان سرشار شعرهای عاشقانه ام برای تو
ایتا نکته مهم!
آدم بایدروزی هشت ساعت بوخوسه!
نه برای خو سلامتی واسی !
بلکه برای سلامتیه باطریه گوشی
دو دیقه بنی زمین اون بی صاحاب
فراسوی کوچصفهان /اختصاصی
ویژگی
های ظاهری پیامبر(ص)
ویژگی های ظاهری پیامبراکرم(ص) چه بوده است؟
درتوصیف رسول خدا (ص)گفته اند: چهره اش همانند ماه در شب تمام خود، می درخشید. نه
دراز قدی لاغر بود و نه کوتاه قامتی چاق. سری بزرگ داشت و موهای آن موج دار (نه
صاف نه مجعد) بود. موهای سرش از لبه گوشش تجاوز نمی کرد و اگر فراتر می رفت (موهای
او زیاد می شد) فرق سر باز می گذاشت (موهای سر را از وسط به دوقسمت تقسیم می کرد.)
رنگ (پوست) او بسیار درخشان بود . پیشانی گشاده ای داشت. ابروهای او پر مو، کشیده
و ناپیوسته بود. رگی بین دو ابروی او بود که به گاه خشم برجسته و پرخون می شد.
بینی او دارای برجستگی خاصی بود . همه گاه نوری از او ساطع بود. دارای نفسی کریم و
شامخ بود. ریشی (موهای صورت) پر پشت و انبوه داشت، گونه هایش پر گوشت نبود، دهانی
بزرگ و خوشبو، نازک و لطیف با دندان هایی سفید و زیبا که بین آنها فاصله بود،
داشت.
از سینه تا شکم او موهای نازکی روییده بود. گردنی زیبا و سرخ رنگ (متمایل به سرخی)
که به روشنی نقره بود، داشت.
هیکلی بسیار به قاعده و معتدل داشت، نه چاق و پر گوشت بود نه لاغر و نحیف. دارای شکمی
تو رفته (صاف) و سینه ای باز بود. (سینه و شکم او در امتداد هم بودند) بین دو شانه
او گشاده بود و سر استخوان هایی بزرگ داشت.
پیکری نورانی داشت و خطی از مو از سینه تا ناف او کشیده بود و پستان ها و شکم او
از مو خالی بود؛ و دو دست و شانه های او مودار بود. سینه ای بالا داشت. بازو و
ساعدی کشیده و دستانی پهن داشت، پاها و دست های او مردانه (خشن و بزرگ) بود و
انگشتانی نه کوتاه نه بلند داشت. استخوان های پا و دست او، کشیده و صاف بود. دو کف
پاهای او دارای فرورفتگی بود.
پاهایش پر گوشت (چاق) نبود و آب به راحتی بر آن ها جاری می شد. (صاف و لطیف) .
با استحکام راه می رفت و با قوّت ،گام بر می داشت و باوقار راه می رفت، گام هایی
بلند برمی داشت ولی آرام و بدون شتاب، به گونه ای راه می رفت که گویا از بلندی به
پست گام می نهد. هنگام توجه به یک طرف، با تمام بدن بدان سو باز می گشت (می چرخید)
نگاه او افتاده و چشمانش بیش تر به زمین دوخته شده بود تا آسمان . نگاه او از سر
دقت و دریافت بود (یا به گوشه چشم می نگریست). (1)
1.علامه مجلسی، بحارالانوار، ج16، ص148تا171
چراغ قبر
حضرت رسول اکرم(ص):
صَلاةُ اللَّیْلِ سِراجٌ
لِصاحِبِها فِى ظُلْمَةِ الْقَبْرِ. ارشاد القلوب،ج1،ص190
نماز شب در تاریکى قبر براى صاحبش چراغ است.