ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دلم میخواست جای آن گنجشکی بودم که اول صبحها جیک جیک کنان از این شاخه به آن شاخه میپرد و با اشتیاقی دلپذیر، دنبال دانه میگردد.
دلم میخواست جای آن مورچهای بودم که زیر نور آفتاب، سرخوشانه قدم میزند و از اوضاع و احوال جهان و آدمها بیاطلاع است.
دلم میخواست جای آن درختی بودم که هر سال پاییز، برگهایش را به شوق بهار، میتکانَد و هر سال بهار زیباتر از سال قبل، جوانه میزند.
دلم میخواست جای ماه بودم و میتابیدم، جای خورشید بودم و میدرخشیدم، جای مریخ بودم و میچرخیدم.
دلم میخواست گُل بودم و خسته که میشدم، یک نفر عاشق مرا میچید و به دستهای معشوقهاش میسپرد و من لابلای باشکوهترین اتفاق جهان، تمام میشدم...
دلم میخواست چیزهای دیگری بودم، دلم میخواست جای دیگری بودم...
#نرگس_صرافیان_طوفان