انسان سالم، نیازمند غذای سالم است
انسان سالم، نیازمند غذای سالم است
مریم علیزاده مدیر امور شورای اسلامی شهر مشهد در حاشیه بازدید از دومین نمایشگاه محصولات ارگانیک و عذای سالم:
از ضروریات جامعه فعلی ما زندگی سالم و فرهنگ‌سازی برای غذاها و میوه‌های ارگانیک است.
کشوری که بخواهد به سمت توسعه برود نیاز به انسان‌های سالم دارد و انسان‌های سالم باید با غذای سالم تغذیه شوند.
باید اعتمادسازی در خصوص ویژگی‌ها و استانداردهای محصولات ارائه‌شده صورت گیرد تا اقشار مختلف از جمله بیماران که میل بیشتری به استفاده از این محصولات دارند با اطمینان خاطر از این نمایشگاه‌ها محصولات خوراکی خود را تهیه کنند.
ShahraraNews
درهمم، آشفته ام، افکارم استاندارد نیست
درهمم، آشفته ام، افکارم استاندارد نیست
با خودم، با دیگران، رفتارم استاندارد نیست
من حدوداً شصت یا هفتاد درصد آدمم
سی چهل درصد کمم، مقدارم استاندارد نیست
ساختارم هیچ جا اسباب توفیقم نشد
همچنان از ریختم بیزارم، استاندارد نیست
دوست دارم سوی اهدافم، شتاب آهنگ تر
خیز بردارم ولی شلوارم استاندارد نیست
حرف های خانم همسایه را با شوهرش
می توانم بشنوم دیوارم استاندارد نیست
کاش تنها مشکلم دیوار نازک ساز بود
هر چه در آپارتمانم دارم استاندارد نیست
شیرِ گیجی، دستشویی را جهنم کرده است
بی خیالش نیستم؛ آچارم استاندارد نیست
کتلتم را شکل"سگ برگر" تصور می کنم
عینکم چینی‌ست یا ناهارم استاندارد نیست
گوشی ام یک وقت هایی خود به خود چت می کند
شک به بار آورده زیرا یارم استاندارد نیست
جمعه یک راننده وقتی زد مرا اوراق کرد
گفت می بخشید، وانت بارم استاندارد نیست
این که شعرم تا حدودی از فصاحت دور شد
من مقصر نیستم، خودکارم استاندارد نیست
مصطفی مشایخی
وطنز
توصیه آیت_الله_بهجت(ره) به خیرات برای اموات
توصیه آیت_الله_بهجت(ره) به خیرات برای اموات
مرحوم آیت_الله_سعادت_پرور(ره) نقل می کنند:
پس از فوت خواهرم، به خدمتشان رسیدم، دستور فرمود: روزهاى جمعه، سورهى صافات و توحید را برایشان بخوانم و خیرات هم بنمایم.
سپس فرمود:
شخصى، کسى را- که زنده بود- در خواب مىبیند، در میان باغى است و قصرهایى در آن جا است، مىپرسد: این قصرها براى کیست؟ مىگوید: براى من است، آن شخص
تعجب مىکند، مىگوید: تعجب مکن، عجیبتر از این، آن که این قصرها را در برابر دو فلس به من دادهاند!
سپس بیدار مىشود و او را ملاقات مىکند و خوابش را برایش تعریف مىکند، مىگوید: بله، روز گذشته (مثلًا) دو فلوس دادم، کوزهاى خریدم و با آن، به مردم آب دادم.
برگرفته از کتاب رسائل عرفانی ص168.
سرخط_خبرها
سرخط_خبرها
وزیر آموزش و پرورش: مدارس کشور امسال بیش از اندازه تعطیل بود. طرح تعطیلی زمستانه مدارس پس از اتفاق‌نظر در دولت به مجلس فرستاده می‌شود.
مشاور امور زنان در ستاد مبارزه با مواد مخدر: حدود هفت درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می‌دهند. شفافیت پوست، لاغری و زیبایی ظاهری از جمله باورهای غلطی بود که بسیاری از زنان ایرانی را در سال‌های گذشته به دام مصرف شیشه انداخته بود.
عراقچی در مصاحبه با الجزیره انگلیسی: اگرتوافق هسته‌ای مزایای اقتصادی برای ایران نداشته باشد، ممکن است تهران از این توافق مهم خارج شود.
جدیدترین گزارش مرکز آمار حکایت از افزایش نرخ بیکاری به میزان ۰.۲ درصد در پاییز ۹۶ نسبت به تابستان ۹۶ دارد. نرخ بیکاری جوانان ۲۸درصد شد.
سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه: قوای سه‌گانه در صورت نداشتن اذن رهبری امکان دریافت سود از سپرده‌های خود را ندارند.
ShahraraNews
(زنگ سلامت) سالم ترین خوراکی ها برای سم زدایی بدن
سالم ترین خوراکی ها برای سم زدایی بدن
چغندر
کلم بروکلی
کلم پیچ
زنجبیل
عسل
iribnews_guilan
ثروتمندِ فقیر!
ثروتمندِ فقیر!
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند.
آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید:
نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟
پسر پاسخ داد: عالی بود پدر!
پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد: بله پدر!
و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت:
فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا، ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد، ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند، حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی‌انتهاست!
با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد: متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم.
(برگ_سبز ) تمام مصیبتهای وارده، درست است...
برگ_سبز
تمام مصیبتهای وارده، درست است...
آیت الله حاج شیخ محمدجواد فاضل لنکرانی "دامت توفیقاته":
جدّ ما "رضوان الله علیه" شیفته و محو در حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود و سنگ بنای روضه‌ی فاطمیه اول اینجا را گذاشت که ۸۰ سال است در بیت ما برگزار می‌شود.
ایشان می‌گفتند یک وقتی من خواب دیدم که در خدمت مرحوم آقای بروجردی نشسته‌ام. بعد از ایشان اجازه گرفتم که مرخص شوم.
فرمودند آقای فاضل بنشینید، برای ما مهمانی می‌آید. عرض کردم چه کسی می‌آید؟! فرمودند مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می خواهد بیاید.
عرض کردم شما اولاد ایشان هستید و شاید درست نباشد من بنشینم. فرمودند شما بنشین. گفتند نشستیم و حضرت تشریف آوردند. عرض ادب و احترام کردیم.
بعد فرمودند آقاحسین آنچه که از مصیبت‌هایی که بر من وارد شده شنیده‌اید، همه‌اش درست است. از مصیبت‌ها، از سیلی‌ای که به من زدند و مرا پشت در قرار دادند، همه درست است.
حضرت یکی یکی مصائب را بیان می‌کرد و می‌فرمود آقاحسین همه‌ی اینها درست است.
جد ما فرمودند از بس در عالم رؤیا گریستیم از خواب بیدار شدم. هر روز ساعت نه یا ده خدمت آقای بروجردی می‌رفتم، آن روز نماز صبح را که خواندم رفتم خدمت ایشان و ایشان فرمودند چی شده که صبح به این زودی اینجا آمدید؟!
گفتم یک خواب خیلی عجیبی دیدم که باید برای شما عرض کنم و آن خواب را برای ایشان گفتم. آقای بروجردی آن روز تا غروب گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت.
ناقل این قضیه فرزند مرحوم آیت الله العظمی میلانی (قدس سره) است. چون جد ما مشهد که می رفتند بر مرحوم آیت الله میلانی وارد می‌شدند.
ایشان گفتند یک وقتی آقای فاضل مشهد تشریف آوردند، این خواب را برای پدرم نقل کردند و آن روز پدر من تا مغرب گریه می کرد.
همراه با عالمان شیعه
TebyanOnline
