بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

مجسمه

مجسمه

فردی مجوز مهاجرت از آلمان به روسیه را کسب کرد.

هنگام خروج از آلمان در فرودگاه، مامور وسایل او را چک می کرد که یک مجسمه دید.

از او پرسید: این چیه

مرد گفت: شکل سوالت اشتباهه آقا

بپرس این کیه، این مجسمه ی هیتلر، مرد بزرگ آلمان است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد.

من هم برای بزرگداشت این شخص، مجسمه اش همیشه همراهمه...

مامور گمرک گفت: درسته آقا، بفرمایید.

در فرودگاه روسیه، مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید

و از آن شخص پرسید: این چیه

مرد گفت: بگو این کیه

بعد گفت: این مجسمه ی مرد منفور و دیوانه ای است که مرا مجبور کرد از آلمان برم بیرون.

مجسمه اش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم.

مامور گمرک گفت: بله درسته آقا، بفرمایید.

چند روز بعد که آن شخص توی خونه اش همه فامیل را دعوت کرد؛

پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید و پرسید: این کیه

مرد گفت: پسرم سوالت اشتباهه. بپرس این چیه

این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از آلمان به اینجا آوردم

هوای امروز مشهد، جمعه ۱۲ مرداد:

http://uupload.ir/files/7wb7_%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2.jpg

هوای امروز مشهد، جمعه ۱۲ مرداد:

صاف

حداکثر دما: ۳۶+

حداقل دما: ۲۰+

شاخص کیفی هوا: ۶۶ / سالم

هواشناسی

ShahraraNews

رفیقم زنگ زده، بی مقدمه میپرسه میدونی قیمت نبات چنده؟

رفیقم زنگ زده، بی مقدمه میپرسه میدونی قیمت نبات چنده؟

میگم : نه! چطور؟

پرسید : نقل چی؟

گفتم : نه بابا نمیدونم! میخوای عروسی کنی؟

گفت : نه…

فقط می خواستم ثابت کنم خیلی خری!

آخه از قدیم گفتن خر چه داند قیمت نقل و نبات

من

نقل و نبات

خر

Hamid_Masouminejad

هرگز نگو..

هرگز نگو..

خسته ام..

زیرا اثبات میکنی ضعیفی..

بگو..نیاز به استراحت دارم

هرگز نگو..

نمی توانم

زیرا توانت را انکار میکنی

بگو....سعی ام را میکنم

هرگز نگو

خدایا پس کی؟؟؟

زیرا برای خداوند، تعیین تکلیف میکنی

بگو..خدایا بر صبوریم بیفزا

هرگز نگو

حوصله ندارم..

زیرا...برای سعادتت ایجاد محدودیت میکنی

بگو..باشد برای وقتی دیگر..

هرگز نگو

شانس ندارم..

زیرا به محبوبیتت در عالم،

بی حرمتی میکنی

بگو..حق من محفوظ است!

Hamid_Masouminejad

 

جمعه صبحست

http://uupload.ir/files/8rvs_%D8%AD%D9%85%D8%B9%D9%87.jpg

جمعه صبحست

به نرگس برسان این پیغام

سوخت بی عطر تو این باغ،

کمی زود بیا...

سلام

صبح زیبای آدینه تون بخیر

با آرزوی روزی پر از خاطره های خوب

چرخ اتمی و چرخ صنعت به گرو رفت

http://uupload.ir/files/sjiy_%DA%86%D8%B1%D8%AE_%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C.png

چرخ اتمی و چرخ صنعت به گرو رفت

گفتیم به ایرباس و توتال نیز نرو! رفت!

چون روروئکی راه رویِ نِرو و روان داشت

یعنی پس از آن دم که پژو رفت، رنو رفت

امین شفیعی

وطنزپایگاه شعر و ترانه طنز

vatanz_ir

تصویر دلخراش

http://uupload.ir/files/wcpb_%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1_%D8%AF%D9%84%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%B4.jpg

تصویر دلخراش

بر اثر حمله ائتلاف سعودی به بیمارستانی در یمن دستکم 30 نفر از بیماران و کادر درمانی حاضر در بیمارستان شهید و ده‌ها نفر دیگر زخمی شده‌اند.

سپاه ایران

sepahiran313

بیش از ۱۰بار از پوست بدنش برداشتند و به فکش پیوند زدند

http://uupload.ir/files/6n2j_%D8%A8%DB%8C%D8%B4.jpg

بیش از ۱۰بار از پوست بدنش برداشتند و به فکش پیوند زدند وقتی پرسیدند چرا برای عمل به خارج نمی‌روی، گفت:

هرچه در هرکاری صرفه جویی کنیم به نفع اسلام است.

«شهید شیخ حسنی»

شب_جمعه

Habiliyan

السلام علیک یا حسن بن علی

السلام علیک یا حسن بن علی

نام تو که بردم دهنم غرق عسل شد

اول قلمم راهی میدان جمل شد

شمشیر تو برنده تر از دست اجل شد

کار علی اینبار به تدبیر تو حل شد

از هر طرفِ لشکر اگر تیر ببارد

اینبار علم تکیه به دستان تو دارد

سرمشقِ علمدار شدن را تو نوشتی

بر سینه ی ما نام حسن را تو نوشتی

سرسبزی گل های چمن را تو نوشتی

هم نافه ی آهوی ختن را تو نوشتی

تو زینت دامان رسول دو سرایی

تو راهبر و راهرو و راهنمایی

خوب است فدایی تو باشیم همیشه

مشغول گدایی تو باشیم همیشه

سرمست و هوایی تو باشیم همیشه

معبود خدایی تو باشیم همیشه

ما لقمه ی نان از سر این سفره گرفتیم

روزی خود از مادر این سفره گرفتیم

تو سید و سالار جوانان بهشتی

تو قسمتی از لولو و مرجان بهشتی

داوود تویی، قاری قرآن بهشتی

یوسف تویی و رونق کنعان بهشتی

والله که من جز تو کس و کار ندارم

هیهات قدم بی تو به جنت بگذارم

توحید تو در آیه ی تطهیر نیامد

شرح کرمت در دل تعبیر نیامد

ایمان تو در دفتر تفسیر نیامد

گشتیم ولی مثل تویی گیر نیامد

ای لرزه به اندام تو از خوف خداوند

باید همه جا بر سر تو نور ببارند

ماییم گدایی که سر راه تو هستیم

پشت در میخانه ی تو کاسه به دستیم

این بار سر سفره ی سادات نشستیم

از سبزی عمّامه ی زیبای تو مستیم

تا نور به اقطار سماوات بپاشیم

ای کاش غبار روی نعلین تو باشیم

سرّی که در آن نور نهان بود تو بودی

نرگس به شقایق نگران بود، تو بودی

زهرا نَفَس و آنچه که جان بود تو بودی

تا صورت پیوند جهان بود تو بودی

ما غیر شما علّت ایجاد نداریم

محکم تر از این نیست دلیلی که بیاریم

حبّت به دل خصم علی جا شدنی نیست

والله که مانند تو پیدا شدنی نیست

این بند غلامی ز دلم وا شدنی نیست

تکذیب شود وعده ی زهرا؟ شدنی نیست

تا بوده چنین بوده و تا هست چنین است

فردای غلامان تو فردوس برین است

وحید محمدی