بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

قدم ‌زنان

قدم ‌زنان

خاطره از آیة الله سید محمود طالقانی(ره) یکی از اهالی روستا می‌گفت: از پدرم شنیدم که روزی یکی از روحانیان مشهور منطقه به آیة الله طالقانی گفته بود که شما چرا مردم را امر به معروف و نهی از منکر نمی‌کنید.

ایشان پرسیدند: مثلا چه باید بکنم؟ گفت: مثلا شما هیچ اهتمامی برای جمع کردن مردم در مسجد ندارید. اگر دوست ندارید برای مردم سخنرانی کنید، اقلا برای نماز جماعت دعوتشان کنید.

آیة الله طالقانی به آن روحانی مشهور گفته بود: به عمل کار برآید، به سخندانی نیست. من هر نیمه‌شب در این هوای سرد زمستان، فانوس‌به‌دست تا سرِ چشمه می‌روم و وضو می‌گیرم. بعد هم آهسته و قدم‌زنان به سوی مسجد می‌روم که نمازم را بخوانم.

اگر این کار من، کسی را به نماز و مسجد دعوت نکند، از سخنرانی و تبلیغ و داد و فریاد هم کاری برنمی‌آید. (زمستان‌های طالقان، بسیار سرد و طولانی است و چشمۀ آب سرد گلیرد هم تقریبا در بیرون از روستا است)

ارمد 86

وقتی حسن روحانی، رییس جمهور ایران، خیلی راحت گفت:

وقتی حسن روحانی، رییس جمهور ایران، خیلی راحت گفت: "دلیل قاچاق اجناس به خارج از کشور گرانی نیست، ارزانی است. بروید در کشورهای همسایه و ببینید که گوشت در آنجا چند دلار است." یاد آن فامیلم در ترکیه افتادم که شال به دور سر و گردن پیچیده بود و کنار ساحل زمستانیِ سرد عکس انداخته بود و اهالی خاندان می گفتند: "تا وقتی اینجا بود مدام از حجاب اجباری می گفت اما الان آن طرف آب حجابش تکان نمی خورد" یا یاد آن دوستی افتادم که در قلب اروپا و در شب های یخبندان زمستانی چند دست لباس روی هم می پوشید در خانه اش و با ایمو با ما حرف می زد و می گفتیم: "دیدی قدر ایران و ندونستی الان با این هزینه های انرژی باید یخ بزنی"

اما فقط تفاوت حرف ما با حرف رییس جمهور در این بود که ما به طعنه و طنز می گفتیم تا آهمان را در قالب سرخوشیِ ایرانی بپیچیم و دود کنیم ولی رییس جمهور هیچ طنزی در کلامش نبود و خیلی واقعی و حقیقی، اعتقاد راسخش را بیان کرد و آه و افسوس و دردمان را همچون آواری بر سرمان خراب.

بابک_مهدیزاده

روزنامه_نگار

حسن_روحانی

گرانی

ارزانی

خاک پای پدر و مادر باشید

خاک پای پدر و مادر باشید

مواظب باشید عاق والدین نشوید و پدر و مادر نفرینتان نکنند و بگویند:"خدایا من از این فرزندم نمی گذرم"

یک وقت خیره خیره به پدر و مادرتان نگاه نکنید. حالا پدرتان سر شما داد زده است، نباید کاری کنی.

پدر حاج شیخ عباس قمی مفاتیح الجنان، پای منبر حاج شیخ غلامرضا نشسته بود. حاج شیخ غلامرضا داشت از روی کتابی که حاج شیخ عباس قمی نوشته بود، مسأله می گفت. پدر حاج شیخ عباس نمی دانست که این کتاب را پسرش نوشته و حاج شیخ عباس هم چیزی به او نگفته بود.

حاج شیخ عباس آمد در گوش پدرش چیزی بگوید، ناگهان پدرش جلوی مردم سر او داد زد که "بیا و بنشین ببین حاج شیخ غلامرضا چه می گوید؟ بیا و بنشین و بفهم!" حاج شیخ عباس قمی به پدرش گفت:"پدر جان! دعا کن بفهمم" نگفت این کتاب را من خودم نوشتم،

نرفت به مادرش بگوید پدرم جلوی جمع آبروی مرا ریخت، خیره خیره به پدرش نگاه نکرد، فقط آهسته گفت: "پدر جان! دعا کن بفهمم"

مادر سقّا...

مادر سقّا...

بدون تردید حضرت اموالبنین علیهاالسلام، از زنان بافضیلت و عارف به حق اهل‌بیت علیهم‌ السلام بود.وی محبتی خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستی ایشان کرده بود. اهل‌بیت علیهم‌السلام نیز برای او جایگاهی والا و موقعیتی ارزنده قائل بودند .

حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه، به بشیر گفت: «ای بشیر! از اباعبدالله الحسین علیه السلام برایم بگو»بشیر، خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وی گفت:

«قَطَّعتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَخْبِرنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه علیه السلام ، اَوْلادِی وَمَنْ تَحتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه‌السلام.

ای بشیر! با این خبر ناگوار، بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده؛ فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای اباعبداللّه الحسین علیه‌السلام باد». بشیر گفت:خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین علیه السلام به شما پاداش بزرگ عنایت کند. این سخنان حضرت ام البنین علیهاالسلام، نیروی ایمان و محبتش را به اهل بیت علیهم‌السلام نشان می‌دهد.

تذکرة الشهداء ، ص ۴۴۳

وفات حضرت ام البنین تسلیت️✨

در زمان یکی از شاهان، شایعه شد که شاه مرده.

در زمان یکی از شاهان، شایعه شد که شاه مرده.

شاه به عواملش دستور پیگیری داد که کسی که شایعه را درست کرده پیدا کنند.

پس از جستجو، به عامل شایعه پراکنی که یک پیرزن بود رسیدند.، و نزد پادشاه بردند.

پادشاه به پیرزن گفت، چرا شایعه مرگ من را درست کردی، در حالی که من زنده ام.

پیرزن گفت من از اوضاع مملکت به این نتیجه رسیدم که شما دارفانی را وداع گفته اید.

چون هرکسی هرکاری که بخواهد انجام میدهد، قاضی رشوه میگیرد و داروغه از همه باج خواهی میکند و به همه زور میگوید، کاسبها هم کم فروشی و گران فروشی میکنند

 هیچ دادخواهی هم پیدا نمیشود، هیچکس بفکر مردم نیست و مردم به حال خود رها شده اند،  لاجرم فکر کردم شما در قید حیات نیستی

چه خوش است یاد یاری که به دل نشسته باشد

چه خوش است یاد یاری که به دل نشسته باشد

چه نکوتر آنکه یادت زدلش نرفته باشد

چه خوش است حال و روزی که به عشق بگذرانی

برسی به کام وکارت زغمش گذشته باشد

چه خوش است آنکه دلبر نگهش  سوی  تو باشد

به نگاه نازنینی غم دل نوشته‌باشد

چه خوش است دیدن یار پس از آن فراق بسیار

که زفرقتش غباری به دلت نهفته باشد

چه خوش است یاد دلدار بنوازدت پگاهی

چه نکوتر انکه عشقت به دلش گرفته باشد

(زنگ سلامت) موسیر دوست استخوان های شما

موسیر دوست استخوان های شما

موسیر سرشار از ویتامین C و A و همچنین از منابع فسفر و منیزیم است. همین ترکیبات از آن یک ماده ی غذایی دوستدار سلامت استخوان ها ساخته است. برای داشتن استخوان های محکم و سالم حتماً از محصولات لبنی که سرشار از کلسیم هستند استفاده کنید و در کنار آن موسیر را به عنوان یار کمکی به کار بگیرید. در این صورت خدمت زیادی به اسکلتتان کرده اید.

گلایه امام زمان ارواحنا له الفدا

http://uupload.ir/files/s877_%DA%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%87.jpg

گلایه امام زمان ارواحنا له الفدا

مرحوم آیت الله مجتهدی(ره) فرمودند: یک روز در ایام تحصیل در  نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه می‌کنند و شانه‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد

رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده‌اید؟

 ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:  آقای مدنی! نگاه کن! شیعیانِ من بعد از نماز، سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!"

من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم...

کتاب مهربان‌تر از مادر،

انتشارات مسجد مقدس جمکران

(زنگ سلامت) آروغ زدن و خشکی دهان

آروغ زدن و خشکی دهان

پرسش:

دکترها می­گویند چیزیت نیست. دو سال است این مشکل را دارم. بعد از غذا پشت سر هم و بلند آروغ می­زنم. اشتها ندارم ولی به زور غذا می­خورم. دهانم خشک می‌شود ولی آب دلم نمی­خواهد. زیر پا، کف دست­ها و دلم گرم است.

پاسخ :

غذا را خوب بجوید. از نوشیدن آب و سایر نوشیدنی­ها در بین غذا بپرهیزید.

کمی نمک اول و آخر غذا میل کنید.

خاکشیر یک قاشق در یک لیوان آب جوش با کمی عسل صبح ناشتا میل کنید.

بعد از غذا دم کرده آویشن یک استکان میل کنید. اگر رب سیب بتوانید تهیه کنید و روزی ۲-۳ قاشق میل کنید خیلی مفید است.

پروفسور سمیعی