زندگی نامه عالم انقلابی و حامی ولایت
حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل صدیقی؛ عالم انقلابی، بصیر و حامی ولایت، سال 1343 در بخش-خشکبیجار شهرستان رشت به دنیا آمد.
دوران ابتدایی و راهنمایی را در خشکبیجار و دبیرستان را در شهر رشت با موفقیت گذراند.
زندگی نامه عالم انقلابی و حامی ولایت
حجت الاسلام والمسلمین اسماعیل صدیقی؛ عالم انقلابی، بصیر و حامی ولایت، سال 1343 در بخش-خشکبیجار شهرستان رشت به دنیا آمد. دوران ابتدایی و راهنمایی را در خشکبیجار و دبیرستان را در شهر رشت با موفقیت گذراند.
ایشان پس از ازدواج در سال 1361، تحصیلات علوم دینی و حوزوی را در مدرسه علمیه جامع رشت تحت نظر آیت الله سیدمجتبی رودباری(ره) آغاز نمود و همزمان در کنار تحصیل، تدریس سطوح پایین تر را نیز آغاز نمود.
این عالم ربانی برای ادامه تحصیل و ارتقای بنیه علمی، سال 1364 عازم حوزه علمیه قم شد و سطوح عالیه و خارج فقه و اصول را نزد اعاظمی چون:آیات عظام فاضل لنکرانی، صالحی مازندرانی وشبیری زنجانی فرا گرفت.
ویژگی های اخلاقی
افراد مختلف از زوایای متفاوت به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی ایشان اشاره می کنند اما بارزترین ویژگی اخلاقی و اجتماعی شان بدین شرح است:
1.اهتمام به اقامه نماز جماعت و سخنرانی در مسجد شهر از دوران نوجوانی؛
2.بسیار مقید بودند کسی که از پول امام زمان(عجج) استفاده می کند نباید در فراگیری علوم حوزوی ذره کوتاهی و کم دقتی کند. بلکه تمام وقت باید به تحصیل و تحقیق مشغول باشند.
3.مطلقا از اتلاف وقت و اشتغال به سرگرمی های زود گذر اجتناب می کرد؛
4.بسیار مقید به اخلاق و زی طلبگی بود و فرزندانشان را هم تشویق به این کار می کردند؛
5.بسیار خشرو، مردم دار، اهل تعامل و مدارا بود؛
6.دفاع از انقلاب، نظام اسلامی، ارزشها و دستاوردهای آن و حمایت جانانه از ولایت فقیه از دغدغه های جدی ایشان به ویژه در خطبه های نماز جمعه شان بود؛
7.گره گشایی از کار مردم رکن اساسی زندگیشان بود بطوریکه در دوران امامت جمعه در تمام ساعت شبانه روز در خانه اش به روی مردم باز بود؛
8.بسیار مردمی و ساده زیست بود. هیچ وقت برای خود راننده شخصی و محافظ انتخاب نکرد و می گفت دوست دارم کار خودم را خودم انجام بدهم و نمی خواهم مزاحم کسی باشم؛
9.در دفاع از حقوق مردم بسیار جدی و احساس مسئولیت می کرد و از هیچ کسی واهمه ای نداشت و با مسئولان خاطی برخورد جدی می کرد؛
10. دل نبستن به دنیا، دایم الوضو بودن ، شرکت در نماز جماعت و حتی در روزهای اخر به حالت بستری روی تخت به فرزندان یا داماد شان اقتدا کرده و نماز را به جماعت می خواندند.
مسئولیت ها
1. از 1377 به مدت سه سال در شاندرمن در بخش ماسال به کارهای تبلیغی و فرهنگی اشتغال داشت؛
2.از سال 1380 به مدت 6 سال امام جمعه شهر کلاچای شهرستان رودسر؛
3. به مدت 11 سال هم امام جمعه شهرستان صومعه سرا؛
4. تا روزهای آخر عمرشانبه مدت 20 سال کارشناس پاسخ به احکام شرعی در صدا و سیمای گیلان؛
اثار علمی
از ایشان تا کنون 9 اثر علمی به چاپ رسیده و چند عنوان کتاب نیز در دست چاپ می باشد. برخی از تالیفات شان بدین شرح است.
نقش زبان در زندگی انسان / رازقیت خالق / ایین دوستی و برادری / غیبت و عواقب ان / حسد و مضرات ان / ایین خوشاوندی و...
عروج آسمانی
این عالم ربانی و سخت کوش در سال 1395 به علت تشدید عوارض مسمومیت شیمیایی دوران دفاع مقدس تحت درمان پزشکان معالج بود اما در این مدت هیچ وقت از خدمت به مردم و اقامه نماز جمعه و کارهای فرهنگی دست نکشید تا اینکه به خاطر تشدید بیماری ریوی یک سال در بستر بیمار قرار گرفت و مع الاسف روز 20 اسفند 1400 روح پاکش هم جوار عرشیان گردید و به لقاء الله پیوست.
این شعر معروف را همیشه زمزمه می کردند و با دست خط خودشون بر مزارشان نیز حک گردیده است.
قدر این عمر گران را نه تو دانی و نه من
اسب آمال جهان را نه تو رانی و نه من
گیرم از لطف خدا عمر دو صد نوح کنی
با خبر باش که آخر نه تو مانی و نه من
_مفاخرگیلان
*جواب دندان شکن دکتر محمد باقر زاهدی اصل استاد دانشگاه به اظهارات سخیف فائزه هاشمی*
*بنام خدا*
خانم فائزه هاشمی!
فروپاشی در خاندان شما و خودت اتفاق افتاده
*نه نظام قدرتمند اسلامی ایران*
مدتی است اظهارات سخیف و مشمئز کننده فردی بنام فائزه هاشمی ، که تنها نکته اهمیتش فرزند هاشمی رفسنجانی بودن می باشد ، والا نه علمی دارد و نه حلمی ، نه صاحب نظر سیاسی است و نه مدافع مردم
در فضای مجازی و شبکه های خارجی مورد توجه و تبلیغ قرار گرفته است
ایشان بدلیل گرفتن وحذف تمامی امتیازاتی که از قبل وجود پدر، در راس قدرت ، با آن زندگی مرفهی را برای خود وخانواده ساخته بودند
اکنون تبدیل به یک مخالف تمام عیار نظام جمهوری اسلامی گردیده است
که باید آنرا در یک شرح دیگر به طور مفصل آورد
اما خانم فائزه :
*فروپاشی*
فروپاشی هنگامی در تو پیش آمد ، که شوهر منافقت آقای لاهوتی در درگیری با نیروهای کمیته در خانه تیمی منافقین در سال ۶۰ کشته شد ، وتو از آن روز کینه این انقلاب ونظام را به دل گرفتی ؟ وبدنبال فرصت بودی تا زهرت را بریزی !
*فروپاشی*
فروپاشی هنگامی در تو وخاندانت بوجود آمد که مردم را به دروغ برعلیه انتخابات و آراء مردم شوراندید و فرمان حمله را مادر گرامی صادر فرمودند
و هیچ مرزی را جز کسب قدرت نمی شناختید !
*فروپاشی*
فروپاشی هنگامی در خاندان شما بوجود آمد که فکر کردید این انقلاب بوجود آمد که جای خاندانها عوض شود
وشما حق دارید درحالیکه مردم در صفهای طولانی ، نفت و گاز و نان و پنیر و گوشت در هنگامه جنگ به سر می بردند ! شما
با بالگرد به سد لتیان برای تفریح آخر هفته بروید ، ویا جزیره کیش را به قرق خانواده محترم درآورید ! واز آن هنگام راه و خط خود را با مرام امام واین مردم و انقلاب جدا سازید !
*فروپاشی*
فروپاشی هنگامی در خاندان شما بوجود آمد ، که برعکس هر آنچه پدرتان برای مردم ، در خطبه ها می گفت ؟ عمل نمودید؟ ولگد به تمام باورهای مردم و انقلابیون وارد ساختید !
*فروپاشی*
فروپاشی در خاندان شما هنگامی اتفاق افتاد که برادرت مهدی هاشمی ، مبلغ ۴۰ میلیون دلار از شرکت لوک اویل رشوه دریافت نمود
و در قرارداد ننگین و خسارت بار کرسنت نیز میلیونها دلار رشوه بگیرد
همچنین از شرکت نفتی توتال نیز رشوه هنگفت بگیرد و این فضاحت اصلاً به خیال مبارک نیامد
*فروپاشی*
فروپاشی در خاندان شما هنگامی اتفاق افتاد که برادرت مهدی هاشمی جزو تیمی بود که دقیقا نوع تحریمهایی را که قادر بودند نظام و مردم را آزار بدهد به آمریکائیها دادند ؟ واین وضعیت را برای مردم بوجود آورند
*خانم هاشمی*
گذشت زمانی که شما دیگر جایگاهی در این نظام داشته باشید
و پیش بینی می شود نوع فعالیت سیاسی شما در مسیری حرکت نمایید که از منافقین نیز بدتر عمل بکنید !
شما زخم خورده اید ، نه برای مردم ، بلکه برای آنکه دیگر قدرتی ندارید ؟ وجایگاهی در ساختار این نظام نخواهید داشت
آدم تنها و تحقیر شده ای هستی ، زندگیت بعد از دو طلاق سامانی ندارد ، لذا تو دچار فروپاشی روانی نرمال هستی ،
تو نمی توانی برای این نظام تعیین تکلیف کنی ، زیرا که توانایی اداره زندگی شخصیت را نداشتی؟
چه برسد برای این نظام بزرگ تعیین تکلیف کنی!
*امروز*
امروز مشکلات فعلی اقتصادی ، ناشی از عملکرد دولت اصلاحات روحانی است ، که شما بعنوان مدافعان آن باید پاسخگو باشید و حال نمی توانید با این بازیهای رسانه ای ذهن مردم را به جای دیگری حواله بدهید
انقلاب کبیر ما ماندنیست به اذن الهی وشماها رفتنی هستید به اذن الهی (والعاقبه للمتقین)
درمیهمانی از میزبانی خداوند ولیالی پرفضیلت قدر به استحضار میرساند:
بنای وسیع وجامع مسجد بلال دریازدهمین ماه ساخت خودباسرعت ودقت هرچه بیشترزیرنظرمهندس زوارزاده که درسابقه خود۱۴۰مسجدوبنای مذهبی راایجادنموده است به همت خیرین محترم درحال پیشرفت در ساخت میباشد
خیّرین محترم میتوانند جهت بهره مندی ازثواب مضاعف ماه مبارک رمضان و شبهای قدرکمکهای خودرابه نیت مشارکت درساخت خانه خدا به شماره کارت مسجد بلال
۵۸۹۲ -۱۰۱۲ -۲۸۹۵ -۸۶۱۳
واریز نمایند
درصورت تمایل قبض رسید کمک به ساخت مسجدباامضای امام جماعت محترم جناب حجةالاسلام ساجدی نسب ارائه میگردد.
ازعزیزانی که بااهدای ثلث مال درگذشتگان خودپرونده مفتوح باقیات الصالحات راتاقیامت برای خودو عزیزانشان بازگذاشته وموجب تامین مصالح و پیشرفت درساخت بنای مسجد گردیدند صمیمانه قدردانی میگردد.
فکر کن هنوز به دنیا نیومدی که مامانت برات پیج میزنه و عکس سونوگرافیت و سیسمونیاتو تو اینستاگرام به همه نشون میده.
بعد از لحظهای که به دنیا میای و میپیچنت لای ملافه، عکس و فیلم میگیرن و از اتاق بیمارستان که حسابی تزئین شده و مادرت که تازه زایمان کرده اما آرایش کرده، یه فیلم سینمایی تهیه و پخش میکنن.
بعد دیگه داستان داری. تک تک لحظههات باید جلوی دوربین ثبت بشه و با هزاران نفر به اشتراک گذاشته بشه. مثلا خودت از هیچی خبر نداری، اما فالورهای پیجت از اینکه امروز چه کار جدیدی کردی، باخبرن.
دیگه به حدودای ۶ ماهگی و اوج بامزگیت که برسی، احتمالاً چندصدکا فالوور داری و یه پا اینفلوئنسری واسه خودت و دیگه دربرابر همراهان صفحهت مسئولیت داری.مثلا اگر جاتو خیس کردی وپاهات میسوزه، باید بچه خوبی باشی و گریه نکنی تا مامان پاسخگوی فالوورها باشه و بگه پوشکتو، شیشه شیرتو، سرلاکتو، اون سرهمی جدیدهتو از کدوم پیج خریده؟
از همون سال اول زندگیتم پا به عرصه بازیگری و مادلینگ میذاری و جلوی دوربین تولید محتوا و جذب مخاطب میکنی.
حالا تازه قسمت سختش اونجاشه که زبون باز میکنی و هی باید بیای جلوی دوربین یه سری دیالوگا که بهت گفتنو بگی تا لایک و کامنت و فالور جذب کنی.
هروقتم خسته بشی و بگی عکس و فیلم نه! و گریه کنی، مامان بهت میخنده و از همین لحظه فیلم میگیره و استوری میکنه تا فالورا دور هم به حس ناامنی و تارضایتی تو بخندن و سرگرم بشن.
یه کوچولو که بزرگتر بشی و متوجه بشی ماجرا چیه بهت میگن ببین اگه بیای جلو دوربین بخندی و حرفای شیرین بزنی و بگی فالوورا تو کمپینمون شرکت کنن، اون خونه استخرداره که تو دوستش داریو میخریما!
بدون اینکه بخوای، بدون اینکه بفهمی چی به چیه، از بچگی پرت میشی تو دنیای قضاوت و مسئولیت و محدودیت.
تا وقتی شیرین و بامزه ای میلیون میلیون آدم قربونت میرن و واسهت غش و ضعف میکنن و چند صباح دیگه که به سن بلوغ نزدیک بشی ، همین آدما یا نمیشناسنت، یا جوشای صورتت و دماغت که بزرگ شده و صدای دورگهتو مسخره میکنن.
چیه؟ تصورش سخته؟ تحملش سخته؟ پس همین الان همه پیجای کودکان کار اینستاگرامی رو آنفالو کن.
#مانگ_میرزایی
زمانه ای که مالک آرزو کرده بود!
از مالک اشتر نقل شده است که در میانه جنگ صفین با حسرت به عمار گفته بود؛ «کاش میتوانستیم علی(ع) را به عصری ببریم که مردم قدرش را بدانند و راه و رسمش را بر صدر بنشانند» و عمار به او دلداری داده بود که «آن روزها در راه است» و از مردمی خبر داده بود که در صلب پدران و رحِم مادران خویشند و چون آن عصر که مالک آرزو کرده بود فرا برسد، لبیکگویان از راه میرسند، مردمانی که از «من» و «ما» گذشتهاند و به خدا رسیدهاند.
نه در سر سودای سود دارند و نه در دل، غم بود و نبود، دل در گرو اسلام ناب محمدی(ص) دارند و علی(ع) را امام و مولی و مقتدای خود میدانند. سقف تاریک نظام سلطه را میشکافند و طرحی نو در میاندازند.
در آن هنگام که پیشروی است و رسول خدا(ص) وعده داده است، حرامیان که پایان عمر این دنیایی علی را پایان اسلام میدانستند، وحشتزده به مقابله با یاران آخرالزمانی علی برمیخیزند و به مصداق «الکفر ملهًْ واحده» همه یاران خود را فرا میخوانند و از هر سو به آنها میتازند.
بار دیگر جمل و صفین و نهروان به تکرار مینشیند اما،این بار نه مانند جمل، ناکثین را توان ایستادن است، نه مانند صفین از نیزه فریب زخم بر میدارند و نه فتنه نهروانیان از راه بازشان میدارد. اهل نفاق سراسیمه میگویند «اسلام بار دیگر و بعد از هزار و چهارصد سال حصار تاریخ را شکافته و به میدان آمده است» و...
«عصر خمینی» اینگونه آغاز میشود که شد. همان عصر که مالک آرزو کرده و عمار مژده داده بود و حضرت روحالله در وصف مردم آن عصر فرموده بود؛ «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله(ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) هستند».
راستی، عمار از امیرمؤمنان چه شنیده بود؟ آیا امروز را دیده بود؟ که یاران آخرالزمانی مولایمان پرچم بر زمین افتاده آن روزها را به دوش میکشند و در رکاب خمینی و خامنهای سقف ظلمتزده جهان سلطه را میشکافند و طرحی نو در میاندازند؟!
حسین شریعتمداری
پویش محاکمه فائزه هاشمی از ۲۷ هزار نفر فراتر رفت
چند وقتی از حاشیه پراکنی های دختر مرحوم هاشمی علیه کشور نگذشته بود که ایشان این بار در اقدامی تعجب انگیز از تحریم های ایالات متحده علیه سپاه حمایت کرده و آن را به نفع کشور دانسته. شنیدن همچین مطالبی از شخصی با چنین سابقه سیاسی در جمهوری اسلامی فقط به ایجاد جو نفرت در جامعه منتهی شده و شیرازه اتحاد عمومی را از هم میشکند . لذا نیاز رسیدگی مسئولین قضایی به این حاشیه پراکنی ها بدون نگاه به سوابق خانوادگی و سیاسی شخص بیش از پیش حس میشود .
از دوستان و عزیزان خواهشمندیم در این پویش شرکت کرده تا حتی اگر نتیجه ای هم نگرفتیم لااقل وظیفه خود را در قبال اسلام و ایران انجام دهیم
علی کریمی و فرهاد مجیدی در تصویری قدیمی
ستارههای فوتبال ایران، در فوتبال سالنی هم با یکدیگر رقابت داشتند.
عکس مربوط به سال ٧۶ و دیدار استقلال و فتح است.
نبرد دو تیم در روز درخشش علی کریمی با نتیجه هفت بر سه به نفع فتح تمام شد تا آنها قهرمان جام سالنی آن سال در ماه مبارک رمضان شوند.
در تصویر مجیدی ٢١ ساله و علی کریمی ١٩ ساله در سالن ورزشگاه ۱۲هزار نفری آزادی دیده می شوند، دو فوتبالیستی که به کاپیتانی استقلال و پرسپولیس هم رسیدند.
اگه ازم بپرسن
قوی ترین انسان های دنیا
چه کسانی هستن؟
میگم زن هایی که
یاد گرفتن گلیم خودشونو
به تنهایی ازآب بیرون بکشن