بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

ظلم فاحش به سازمان انتظامی کشور توسط رئیس مجلس

قضاوت باشما...

ظلم فاحش به سازمان انتظامی کشور توسط رئیس مجلس

امام خامنه ای:

بیش ازهمه به سازمان انتظامی کشور ظلم شد/چطور شمایک مجموعه‌ عظیم خدمتگزار را،موردتهمت قرار میدهید،مورداهانت قرارمیدهیدبرای احتمال اینکه یک خطائی ازیک نفریادونفر سرزده باشدکه آن هم یقینی نیست...این جزکاردستگاه‌های جاسوسی،جزکارسیاستمداران خبیث عنودخارجی هیچ عامل دیگری ندارد/

پزشکی قانونی:نتایج معاینه ظاهری وکالبدگشایی،آزمایشات آسیب شناسی،فوت نامبرده ناشی ازاصابت ضربه به سرواعضاوعناصرحیاتی بدن نبوده است

سخنگوی کمیسیون امورداخلی کشور:نتیجه این بودکه هیچ ضرب وشتمی ازطرف نیروی انتظامی نسبت به مرحومه مهسا امینی واردنشده است/

قالیباف:

عذرخواهی کارخوبی است چرا عذرخواهی نکردند، من خودم عذرخواهی کردم.هر وقت احساس کردیم کار اشتباهی کردیم باید عذرخواهی کرده و جبران کنیم. من به پلیس گفتم این اتفاق در مجموعه شما افتاده است/هر وقت اشتباهی کردید، باید عذرخواهی کنید. عذرخواهی شفاهی هم کفایت نمی‌کند. باید جبران خسارت کنید/

#روانبخش

واقعه ی کشف حجاب

واقعه ی کشف حجاب

حدود شش ماه پس از فاجعه مسجد گوهرشاد، رضا خان با بی اعتنایی به علما و مردم، در روز 17 دی 1314 در جشن فارغ التحصیلی دانشسرای مقدماتی دختران در تهران، قانون کشف حجاب زنان را به طور آشکار و رسمی اعلام کرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب بودند، در این جشن که به ابتکار علی اصغر حکمت، وزیر معارف و فراموسونر معروف تشکیل گردید، شرکت و سخنرانی کرد و دوره ای سیاه برای زنان ایران در تاریخ شروع شد.

یکی از وجوه اشتراک لیبرال‌های ایرانی با دیکتاتوری رضاخانی، همین مسئله‌ی ستیز با حجاب است.

یکی از وجوه اشتراک لیبرال‌های ایرانی با دیکتاتوری رضاخانی، همین مسئله‌ی ستیز با حجاب است. رضاخان با زور سرنیزه چادر از سر زنان ایرانی برمی‌داشت، لیبرال‌ها با تزویر آزادی همین کار را می‌کنند.

هدف یکی است، ابزارها مدرن شده است. دیروز زن مجبور به کشف حجاب بود، امروز خود او را طالب #کشف_حجاب می‌کنند.

یاسر جبرائیلی

یکی از براندازان خارج خودکشی کرده تا مثلا توجه رسانه ها رو به موضوع ایران جلب کنه


یکی از براندازان خارج خودکشی کرده تا مثلا توجه رسانه ها رو به موضوع ایران جلب کنه


ازین به بعد اخبار خودکشیهای براندازان داخلی و خارج نشین رو زیاد خواهیم شنید این مشابه پروژه خودسوزیه که سال 1382 و بعد از دستگیری مریم رجوی و چند نفر از منافقین در اروپا رخ داد.


عربستان دیگر حاجیِ زیر۱۲ سال نمی‌پذیرد

عربستان دیگر حاجیِ زیر۱۲ سال نمی‌پذیرد

بر اساس اعلام سعودی‌ها امسال دومیلیون وپانصد هزار نفر در حج شرکت می‌کنند که ۸۰۰ هزار نفر سعودی و یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر زائران خارجی خواهند بود.

سعودی‌ها حضور بانوان بدون مَحرم را در مناسک حج تمتع بلامانع اعلام کرده‌اند یعنی دیگر بانوان نباید حتما با یک مَحرم به این سفر مشرف شوند.

همچنین یک‌منبع آگاه گفته: حداقل سن زائران باید ۱۲ سال باشد که بر اساس تقویم قمری محاسبه می‌شود. بر همین اساس، تشرف افراد زیر ۱۲ سال نیز به حج آینده ممنوع است.

نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 به‌روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/1

نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 به‌روایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/1

گزیده‌ای از سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در جمع مسئولان نمایندگی‌های مقام معظم رهبری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 25مرداد1388

در آستانه سالگرد فوت آقای #هاشمی_رفسنجانی /20

جرقه فتنه [بعد از انتخابات 1388] وقتی زده شد که آقای هاشمی رفسنجانی آن نامه کذایی و سرگشاده را به مقام معظم رهبری نوشتند و درحقیقت با آن نامه اعلان جنگ دادند؛ آن نامه در حقیقت اعلان جنگ بود. قهرا این موضوعی است که با جریان‌های گذشته و با فتنه‌انگیزی‌هایی که در طول این۳۰ سال شد خیلی تفاوت داشت. البته ما جریانی مثل شیخ حسینعلی منتظری داشتیم اما در اینجا [موضوع] خیلی تندتر و شکننده‌تر بود...

اگر شما در زندگی آقای هاشمی رفسنجانی مطالعه داشته باشید می‌بینید یکی از ضعف‌های بزرگ آقای هاشمی، که خیلی خطرناک است، #غرور است؛ کافی است شما خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی را مطالعه کنید می‌بینید خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی به گونه‌ای ترسیم شده که انگار ایشان رهبر انقلاب بوده، ایشان امام را هدایت می‌کرده، خیلی مواقع امام اشتباه می‌کرده و ایشان می‌آمده با امام کلنجار می‌رفته [و] بحث می‌کرده، ‌چیزی نمانده که بگوید «در حقیقت من رهبر بودم و امام به خاطر موقعیتی که داشت سیاست مرا اجرا می‌کرد» این از غرور ریشه می‌گیرد، غروری که در شخص هست باعث می‌شود خودش را این‌گونه ببیند. آقای هاشمی رفسنجانی بعد از رحلت امام خودش را «مرد شماره یک» می‌دید. در زمان امام خودش را «مرد شماره دو» می‌دید البته این‌طور بود. نمی‌دانم شما یادتان هست یا نه واقعا مدتی از نظر تحلیل سیاسی آقای هاشمی را به عنوان «مرد شماره دو» می‌شناختند [ایشان] بعد از امام «مرد دوم» محسوب می‌شد بعد از رحلت امام ایشان فکر می‌کرد درست است [که] به ظاهر مقام معظم رهبری به عنوان [مقام] ولایت و رهبر جامعه حضور دارد اما باید تمام نظام، ولی‌فقیه، رئیس دولت، رئیس مجلس،‌ سران دیگر، همه‌شان‌ در زیر مهمیز او باشند در حقیقت او هدایت‌‌کننده باشد و آن‌ها اجراکننده، [روحیه‌ای] شبیه روحیه صدامی؛‌ حزب بعث وقتی در عراق به قدرت رسید رئیس‌جمهور به ظاهر #احمدحسن_البکر بود اما همه می‌دانستند کارگردان اصلی پشت پرده #صدام است [در حالی که] ‌صدام آن‌موقع هیچ سمتی نداشت حتی نظامی‌ هم نبود می‌دانید که یکدفعه الکی لباس ارتشی بر تن کرد و یادم نیست با درجه سرهنگی یا درجه دیگری [به یک نظامی تبدیل شد]....

وقتی که آقای هاشمی احساس کرد مقام معظم رهبری براساس آن رسالت الهی، بر اساس آن خصوصیات اخلاقی معنوی و عرفانی که دارد طبق وظیفه خودش عمل می‌کند [و] این‌جور نیست که بگوید «چون با هم رفیق بوده‌ایم، چون با هم سابقه طولانی داشته‌ایم، چون آقای هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان، در مسئله رهبری من، نقش مهمی داشته پس حالا باید حق و سهم او را در نظر گرفت».

همین‌جا عرض کنم این موضوعی که اطرافیان و نورچشمی‌ها و آقازاده‌های آقای هاشمی دائما این طرف و آن‌ طرف مطرح می‌کنند که: «پدر ما آقای خامنه‌ای را به رهبری رساند» همین مسئله درباره حضرت امام هم فراوان گفته شده؛‌ آقای منتظری هم در خاطراتش مفصل به آن پرداخته که «من در رسیدن آقای خمینی به مقام مرجعیت نقش داشتم» این طبیعی است که افراد قدرت‌طلب چنین ادعاهایی داشته باشند اما حقیقت این است که آنچه باعث شد حضرت امام به مقام ولایت و مرجعیت برسند علم، معنویت [و] سیاست ایشان بود؛ کسی در این قضیه نقش اساسی‌ای نداشت. از آقای هاشمی باید سؤال کرد «اگر شما در آن روز مقام معظم رهبری را در مجلس خبرگان به عنوان رهبر تأیید نمی‌کردید، چه کسی‌ می‌خواست [رهبر] باشد؟ چه کسی را داشتید؟ امروز چه کسی را دارید؟ امروز چه کسی می‌تواند تالی تلو مقام معظم رهبری تلقی بشود؟» این شما نبودید که ایشان را به مقام رهبری رساندید، این ویژگی‌های خود ایشان بود، خصوصیات خود ایشان بود، معنویت خود ایشان بود و اینکه ایشان خیرالموجودین بودند و هستند،‌ بعد از امام واقعا کسی [را] که بتواند یک چنین مسئولیت و رسالت بزرگی را بر عهده بگیرد نداریم اینها دیگر کم‌لطفی این‌ها است در هر صورت وقتی که ایشان دید که نمی‌تواند رهبری را آلت دست قرار دهد امیدش به این بود که اقلا دولت‌هایی که به قدرت می‌رسند در خدمت او باشند،‌ نظر او را اجرا کنند، سیاست او را اجرا کنند، با ایشان مشورت کنند، افراد و اعضای وابسته به او را در کابینه‌ها جا بدهند...

روایت حاج سید احمد خمینی از شهادت برادرش حاج آقا مصطفی

روایت حاج سید احمد خمینی از شهادت برادرش حاج آقا مصطفی

صبح زود حدود ساعت پنج صبح با تکان هایی که به پایم داده می شد، چشم هایم را باز کرده و امام را دیدم که می گویند: «بلند شود و برو خانه مصطفی، گفته اند بروی آنجا، فکر می کنم معصومه(معصومه حائری، همسر شهید مصطفی خمینی) خانم ناراحت است» چون ایشان مریض بوده و شب قبل هم دکتر رفته بودند. من با عجله به آنجا رفتم. دیدم یک تاکسی مقابل خانه ایشان است. وقتی به داخل منزل رفتم، آقای دعایی و یک برادر افغانی که در آنجا درس می خواند و آقای دیگری را دیدم، وقتی به قسمت بالای منزل رفتم، دیدم زیر بغل و پاهای برادرم را گرفته اند و از پله پایین می آورند. دستم را بر پیشانی ایشان گذاشتم و گرمایی احساس کردم. او را در تاکسی گذاشتیم، ولی انگار کسی در همان لحظه به من گفت که او مرده است.

بعد از معاینه دکتر در بیمارستان و خبر فوت ایشان، من به خانه برگشتم و نمی دانستم که به امام چه بگویم ولی باید طوری قضیه را به امام می گفتم. به قسمت بیرونی بیت امام جایی که مراجعه کنندگان عمومی می آمدند رفتم و دو نفر را خدمت ایشان فرستادم که بگویند حال حاج آقا مصطفی بد شده است و ایشان را به بیمارستان برده اند. بعد از چند لحظه، امام گفتند: «بگویید احمد بیاید» من خدمت ایشان رفتم و گفتند: «من می خواهم به بیمارستان بروم و مصطفی را ببینم». با ناراحتی زیاد بیرون آمدم و به آقای رضوانی گفتم که ایشان چنین مطلبی گفته اند، خوب است به ایشان بگوییم، دکتر ملاقات با حاج آقا مصطفی را ممنوع کرده است که حتی المقدور امام دیر از جریان مطلع شوند. قرار شد این طور مطلب را بگویند در حالی که آنها هم از طرح این قضیه وحشت داشتند. در طبقه بالا از پنجره ای که در آنجا بود امام مرا دید و صدا زد و گفت: احمد. من خدمت ایشان رفتم. گفتند: «مصطفی فوت کرده؟».

من هم بسیار ناراحت شدم و در حال گریه چیزی نگفتم. ایشان همان طور که نشسته بود و دستهایشان روی زانو قرار داشت، چند بار انگشتانشان را تکان دادند و سه بار گفتند: «انا لله و انا الیه راجعون» تنها عکس العلمشان همین بود، هیچ واکنش دیگری نشان ندادن و بلافاصله آمدن افراد برای تسلیت به امام شروع شد

وزیر آموزش و پرورش: فرزندم مدرسه دولتی می‌رود

وزیر آموزش و پرورش: فرزندم مدرسه دولتی می‌رود

نوری:

متاسفانه مدارس دولتی ما وضعیت مناسبی ندارند. ارزشیابی‌های ما مچ گیری است، شاید نظام کنکوری ما اینگونه بوده است. رویه این گونه نباید باشد.

فرزندم مدرسه دولتی درس می‌خواند اما یکبار از مدرسه تماس نگرفته‌اند که ببینند چه کاری می‌توانم برای مدرسه انجام دهم. مردم به مشارکت فراخوانده نمی‌شوند و توفیقات بچه‌ها به ندرت به اولیاء منعکس می‌شود، اما برای دریافت کمک مالی تماس می‌گیرند.

یلدا معیری که با یک عکس جعلی از ناآرامی‌های سال ۹۶ معروف شد،

یلدا معیری که با یک عکس جعلی از ناآرامی‌های سال ۹۶ معروف شد، حالا فیلمی از خودش با لباس شبیه پاکبانی در حالی که خیابان را جارو می‌زند، منتشر کرده و ادعا کرده دادگاه او را به این حکم محکوم کرده

حالا با اطلاعیه‌ای که قوه قضائیه داده معلوم شده دوباره با یک میزانسن جعلی مثل همان عکس سال ۹۶ مواجهیم.

قوه قضائیه می‌گوید، حکم بدوی صادر شده و بر اساس این حکم او به خدمات عمومی رایگان آنهم در پارک بانوان محکوم شده نه پاکبانی، تازه این حکم هم قابل تجدید نظرخواهی است.

براساس این اطلاعیه یلدا معیری چندی پیش با قید وثیقه از زندان ازاد شده و بازداشتش هیچ ارتباطی با فعالیت رسانه‌ای او نداشته و این فرد در صحنه اغتشاشات و بدلیل اتهامات ضد امنیتی بازداشت شده است.

اما ماجرای عکس سال ۹۶ هم جالب است. تصویری که حتی دونالد ترامپ را هم سرکار گذاشت و او از این عکس در یک پست توییتری استفاده کرد.

در این عکس یک زن با مشت گره کرده در میان دود دیده می‌شد که انگار مرتبط با ناآرامی‌های تهران است اما بعدها معلوم شد دودی که در عکس وجود دارد ناشی از پودرکپسول آتش‌نشانی است و ارتباطی با گاز اشک آور ندارد.