بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

کعبه یک در داشت ،آنهم مشرکان

کعبه یک در داشت ،آنهم مشرکان

رفت و آمد می نمودندی از آن

گفت با خود گوش باش این حیدر است

نی سزاوار ورود از این در است

باز کن ای بیت حق داوراست

بهر باب الله باب دیگراست

کعبه آندم ناله بر افلاک زد

بهر حیدر سینه اش را چاک زد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.