بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

دلم هوای توکرده شه خراسانی

چه میشود که بیایم حرم به مهمانی

دلم زکثرت زشتی بریده آقاجان

عنایتی که بیایم تویی که درمانی

مرا وگریه شبی درحریم توکافی است

رفیق گریه من گریه های طوفانی

رفیق مالی وحالی زما نمی پرسی

تودربهشتی وماهم اسیر وزندانی

بیا وزندگی ما چنین مهیاکن

که پیش پای توآقاشویم قربانی

تمام آنچه که دادی مرا زکف دادم

ببین که دشت پرازگل شده بیابانی

چه می شود که قیامت بگویم این جمله

دلم هوای توکرده شه خراسانی

ارسال علی بهزادپور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.