بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

نزدیک

دوباره نم نم باران و خاطراتی دور
عبور و برگ و خیابان و خاطراتی دور

و من که می‌گذرم... تا کجا؟!... نمی‌دانم!
در امتداد درختان و خاطراتی دور

قسم به ابر سیاهی که می‌چکد از من
به بغض‌های فراوان و خاطراتی دور

دلم گرفته‌تر از آسمان پاییز است
ز کوچه‌های چراغان و خاطراتی دور

و دور می‌شوم از حجله‌ای که می‌خندد
صدای گریه و قرآن و خاطراتی دور 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.