اندرحکایت ابوجارچی

اندرحکایت ابوجارچی

و

دکل گم شده

درکتاب الاحوالات مریدان فی المحضرابوچارچی آورده اند که جمعی ازمریدان به افیون اعتیادگرفتارشده بودندروزی ابوجارچی ازخیابانی می گذشت که صدای شیون وضجه آن مریدان معتاد راشنیدچون جلوتررفت آنان رادیددرحتالی که نعره می زدند وجامه می دریدنددرجوی آب یک وری افتادند ابن جیم گفت :یامریدان چندبارگفتم جنس خوب بزنیدمریدان گفتند:یاخفن (این ناله و ژاری از آنرو اشت که قائم مقام دبیرکل شتادمبارزه باموادمخدرگفته است 5/22 میلیاردتومان درشال 92 برای بیمه درمان معتادان درنژرگرفته شده بوداما هیچ اطلاعی ازاین پول که کجاخرج شده دردشت نیشت!)پس داغ مریدان بااین جملات تازه ترشدنعره های بیشترزدندو3-2 تن هم ازشدت نعره جرخورده فریاد((واپول بیمه درمانا)) سردادندابوجارچی چون این وضعیت دید چوب ازآستین درآوردومریدان رابه قصد کشت زدمریدان گفتند(یااشتادشیوه ترک دادن باکتک منشوخ شده اشت معتادبیماراشت نه مجرم)پیرناگفت:کتک زدن شما ازآن روبودکه برداشته های خودناشکری می کنیدمصیبت کوچک رابزرگ می شماریدازمسئولان دولت قبل یادبگیریدکه دردولت شان یک دکل نفت ناپدید شده وهیچ ردی ازآن نیست لیکن دم برنیاوردندوتازه الان صدایش درآمده مریدان باشنیدن این حکمت ازکرده خودپشیمان شدندودست ازناله وشیون کشیدندودرگوشه جوی آب ماندندتادرس عبرتی شودبرای جوانان بلاد