بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

به خدا گفتم :


به خدا گفتم :

درب آرزوهایم را قفل کردى

و کلیدرا هم

پیش خودت نگه داشتى

لبخندى زد

و جواب داد

همه عشقم این است

که به هواى این کلید هم که شده

گاهى

 به من سر مى زنى

خدایا

Kalam_e_bahjat

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.