بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

نامه ای از امام خمینی ، خطاب به فرزند خود ، حجت الاسلام سید احمد خمینی

http://uupload.ir/files/zqj_%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C.jpg

نامه ای  از امام خمینی ، خطاب به فرزند خود ، حجت الاسلام سید احمد خمینی

پسرم! نه گوشه گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است ، و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت ، شاهد گسستن از حق.

 میزان در اعمال انگیزه های آنهاست ؛ چه بسا عابد و زاهدی که گرفتار دام ابلیس است و آن دام گستر‌ ، با آنچه مناسب او است ، چه خودبینی و خودخواهی و غرور و بزرگ بینی و تحقیر خلق الله و شرک خفی و امثال انها ، او را از حق دور و به شرک می کشاند و چه بسا متصدی امور حکومت که با انگیزهٔ الهی به معدن قرب حق نائل شود...

پس میزان عرفان و حرمان ، انگیزه است. هرقدر انگیزه ها به نور فطرت نزدیک تر باشد و از حجب ، حتی حجب نور وارسته تر به مبدأ نور وابسته ترند ، تا آنجا که سخن از وابستگی نیز کفر است.

پسرم! از زیر بار مسئولیت انسانی که خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است شانه خالی مکن ، که تاخت و تاز شیطان در این میدان ، کمتر از میدان تاخت و تاز در بین مسئولین و دست اندرکاران نیست ، و دست و پا برای به دست اوردن مقام ، هر چه باشد ، چه مقام معنوی و چه مادی مزن ، به عذر آن که می خواهم به معارف الهی نزدیک شوم ، یا خدمت به عبادالله نمایم ، که توجه به آن از شیطان است ، چه رسد که کوشش برای به دست اوردن آن.

 iribnews

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.