بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

رسوم زیبای قدیمیهای تهران در ماه مبارک رمضان

رسوم زیبای قدیمیهای تهران در ماه مبارک رمضان

یک عزیزی  میگفت : 

در تهران قدیم، آئین و رسوم ماه مبارک رمضان برای مردم شبیه عید نوروز بود، بانوان به خانه تکانی و مردها به غبارروبی مساجد و اماکن مذهبی می پرداختند. در شب رویت هلال ماه بسیاری از خانواده ها با آب و آیینه و سبزه روی بام خانه به پیشواز ماه نو می رفتند. مردان با حفظ تمیزی و پاکیزگی به برگزاری مقدمات و اعمال ماه مبارک رمضان می پرداختند. در این ماه مردها ماه رمضان، ریش خود را کوتاه تر می کردند و زنان تا هلال ماه شوال از روبندهای بلندتر و چادرهای عبایی بدون هرگونه آرایش و زینت استفاده می کردند.

آن زمانها رسم  این بود که در ماه رمضان مغازه ها خواربار بهتری را با قیمت پایین تر عرضه می کردند و برای بهره مندی از برکات این ماه از ترازوهای دقیق و سنگ های تمام استفاده می کردند. اگر این ماه در تابستان واقع می شد که وفور نعمت بود. مردم به طور معمول چند برابر خرید می کردند و برکت ماه رمضان در خانه مردم راه پیدا می کرد.

پیش از زمانی که رادیو و تلویزیون به ایران و خانه های مردم راه پیدا کند، اعلام اوقات شرعی به شیوه های مختلف انجام می شد. دریک برهه زمانی وقت سحر و افطار با شلیک سه گلوله توپ هنگام اذان مغرب و سحر اعلام می شد. در دوره ای رسم بود یک تا دو ساعت قبل از اذان صبح مقابل مغازه ها و منازل مرتفع تر چراغ نفتی آویزان کنند تا مردم با دیدن نور آنها به تهیه سحری بپردازند. همچنین رسم بود در خانه های بزرگ که چندین خانواده دور تا دور حیاط با هم زندگی می کردند، برای جانماندن همسایگان از خوردن سحری، اولین نفری که بیدار می شد، موظف بود با کوبیدن مشت به دیوار، همسایه خود را بیدار کند و این زنجیره تا آخرین اتاق در یک حیاط ادامه داشت.

چیدن سفره افطار و افطارکردن آداب خود را داشت، اول با نصف استکان آب گرم که گاهی شیرین بود روزه خود را باز می کردند

 شام تهرانی های قدیم در ماه رمضان بیشتر از غذاهای نخوددار مثل کوفته شامی، شامی لپه و کوفته نخودچی بود که معتقد بودند روزه دار را جان دارتر و قوی تر می کند.

تهرانی های قدیم به اقتضای فصلی که در آن بودند، برای چیدن سفره های افطار غذا و نوشیدنی های مختلف از جمله فرنی، خرما، شیربرنج، حلوا، خاکشیر یخ مال، پالوده سیب با گلاب و شربت های سکنجبین، بیدمشک گلاب با تخمه شربتی تهیه می کردند.

آنها به دلیل ارزش و اهمیتی که برای دید و بازدید و افطاری دادن قائل بودند، با توجه به ذائقه و بضاعت مالی خود، غذاهایی مانند شامی کباب، شامی لپه، چلوکباب و...را نیز برای افطار تهیه می کردند و در مراسم دید و بازدیدها و شب نشینی هایشان تدارک می دیدند. چه صفایی داشت

 نانوایان در این ماه سعی در افزایش کیفیت نان داشتند و نان سنگک از نان های پرطرفدار بود.

در این ایام مردان تهرانی پس از افطار نیز در مساجد و حاضر می شدندو از سخنرانی های این ماه بهره مند می شدند، ترنا بازی (یک بازی باستانی)، رفتن به قهوه خانه ها و زورخانه ها نیز از کارهای معمول پس از افطار بود.

زورخانه ها از افطار تا سحر میزبان پهلوانان و علاقه مندان بود و از آن به نظر اهالی زورخانه، اولاد پیامبر(ص) بر تمام پیشکسوتان برتر بودند، در این ماه افرادی از سلاله آل الله(ص) ارجحیت و اولویت ورود به گود زورخانه را داشتند. ضرب و زنگ زورخانه نیز در این ایام تغییر می کرد و در شب های قدر و شهادت حضرت امیرالمومنین(ع) به زمزمه «منم منم گدای علی، علی، علی» تبدیل می شد.

در این ماه انواع مختلف حلوا و آش جزو نذورات مردم بود و هرکس به اقتضای وضعیت خود خود، برای باقیات صالحات و فاتحه اهل قبور و طلب آمرزش دو، سه ساعت مانده به افطار آش و حلوایش را آماده می ساخت و نیم ساعت مانده به افطار، حداقل برای هفت خانه نذری می فرستاد.

 در تهران قدیم نزدیک به غروب شب اول ماه شوال، مردم از لحظه غروب تا یک ساعت از شب روی بام ها و گل دسته ها و بلندی ها رفته و به دنبال ماه شوال بودند. اگر ماه را به صورت دست جمعی می دیدند، فردایش را عید می گرفتند وگرنه منتظر رسیدن تلگراف از کربلا و نجف می شدند و اگر خبری نمی رسید خودشان تلگرافی را به علما فرستاده و کسب تکلیف می کردند.

بسیاری از این آداب و رسوم در مناسبت ها و ایام خاص به دلیل وفاداری و پیروی نسل در نسل، جزئی از فرهنگ مردم کشور ما محسوب می شد و حال در این دوران هیچ خبری از آن رسوم و فرهنگ اصیل نیست. عادات و رفتارهایی که اگر هم چنان پابرجا بودند، می توانستند برکت و صفا و صمیمیت گذشته ها را در منازل و فضای زندگی خانواده ها در این ماه پربرکت و ویژه به خانواده ها برسانند

اون روزها مردم خدا ترس بودن و دلیل خوشبخیشون هم همین بود

روحشون شاد که سینه به سینه این رسوم را به ما رساندند

karballa313

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.