بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

شعری از زبان حال امام زمان علیه السلام

شعری از زبان حال امام زمان علیه السلام

خانه ی تک تک تان را زده ام درب ولی

اثر از یاری ما در دلتان نیست که نیست

انتظارم ز شما بیشتر است از دگران

یک دعای فرجی بر لبتان نیست که نیست

اگر هم هست فقط لقلقه ای باشد و لیک

گریه بر غربت ما در شبتان نیست که نیست

به کجا روی ز سویم بکشیدید افسوس

یک نفر مرد عمل در صفتان نیست که نیست

تا دعایی ز برایم نکنید از ته قلب

صبح امید و ظهور در کفتان نیست که نیست

اللهم عجل لولیک الفرج

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.