ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شعر طنزی به مناسبت روز ملّی ادبیات کودک و نوجوان!
(شعر پدر!)1
بابا که دیر میکنه
مامان جون مهربون ـ
میزنه با ملاقه
توی سر بابا جون
این بابای مهربون
هر چی بگی میارزه
مامان که جیغ میزنه
اون به خودش ...میلرزه!
غذاهای بابا جون
یا بینمک یا شوره
شب که مامان میخوابه
اون ظرفا رو میشوره!
وقتی که آب میخوره
از بس که خیلی نازه
از مامان مهربون
زود میگیره اجازه!
لباسامون پاره شه
زود اونا رو میدوزه
یا یهو داد میزنه:
«حالا غذام میسوزه!»
گرچه مامان جون من
از همه خیلی سره
بابام یه چیز دیگه س
یک مامانِ بهتره!!
بوالفضول_الشعرا
روز_ملی_ادبیات_کودک_و_نوجوان
1. در منزل دوست عزیزی بودیم که پسرش به مهد کودک می رفت.آورد دفترش را نشانم داد که معلم مهد داخلش شعرهایی از قبیل:"شب که همه می خوابیم، آقا پلیسه بیداره!" نوشته بود .من هم فی البداهه ین شعر را در دفترش نوشتم.پدر خواند و گفت حال و روز من است و کنایه ای به مادر زد و مادر جواب داد و خلاصه شوخی شوخی دعوا شد! ببینید یک شاعر مردمی چه زود با مردم ارتباط برقرار می کند!
bolfozool