بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

برگ_سبز

برگ_سبز

او کیست؟

عمار پا پس کشید. زیر پایش پر از مورچه بود. با تعجب اطرافش را نگاه کرد. گویی تمام بیابان پر از مورچه بود. لبخندی زد و گفت: «یا امیرالمومنین! به نظر شما غیر از خدا کسی هست که تعداد این مورچه‌ها را بداند؟»

امیرالمومنین همان‌طور که به آن‌ها نگاه می‌کرد فرمود: عمار! من کسی را می‌شناسم که می‌داند تعدادشان چندتاست و چند تا از آن‌ها نر و چند تا از آن‌ها ماده است»

عمار جیرت زده گفت: او کسیت؟

آیا سوره یاسین را نخوانده‌ای: «کُلَّ شَیْءٍ اَحْصَیْناهُ فِی اِمامٍ مُبِینٍ» و هر چیزی را بر پیشوای روشنگر بر شمرده‌ایم؟ (سوره یس ، آیه 12

- خوانده‌ام مولای من!

- آن پیشوای روشنگر منم

 دانشنامه امیرالمومنین (ع) بر پایه قرآن و حدیث، ج 10، ص 70، ش 5003

Tebyan

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.