بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

سؤال و جواب نوکران امام حسین (ع)

سؤال و جواب نوکران امام حسین (ع)

نقل می کنند:

محضر آقا سیدحمزه موسوی بودیم تعریف کردند:

که یکی از بزرگان از شب اول قبر خیلی می ترسیدند یه شب در عالم خواب رسید به محضر ابی عبدالله و گفت: آقا یه عمره برات روضه می خوانم، برات روضه گرفتم، ولی از شب اول قبر می ترسم، امام حسین (علیه السّلام) فرمود:

از کجای آن می ترسی؟

گفت از آن موقعی که دو تا ملک می آیند و سؤال و جواب می کنند و زبانم بند می آید، فرمودند: کدام ملک جرأت دارد که از نوکر من سؤال کند، سؤال و جواب آنها با ماست ....

حبیبی یا حسین

منبع:کتاب گلواژه های روضه

همچنین  از کتاب (لسان الذاکرین الدمعه الساکبه) نقل شده است هنگامی که آن ملعون سر مطهر حضرت را از بدن جدا نمود، می گوید:

دیدم لبهای حضرت به حرکت درآمد، گوش های خود را نزدیک بردم، شنیدم می گوید:

 پروردگارا ! پیروان و دوستداران مرا بیامرز

معالی السبطین ص 465 لسان الذاکرین الدمعه الساکبه ج 4 ص 358

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.