بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

تک تیرانداز را صدا زدم

http://uupload.ir/files/tfez_%D8%AA%DA%A9_%D8%AA%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2.jpg

تک تیرانداز را صدا زدم

گفتم: اوناهاش، اونجاست، بزنش!

اسلحه اش را برداشت،

نشانه گرفت،

نفسش را حبس کرد،

ولی ناگهان اسلحه اش را پایین آورد!

گفتم: چرا نزدی؟

گفت: داشت آب می خورد..

Zendegisalam

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.