شیرخواره حسین(ع)
غم مخور ای کودک جانباز من
غم مخور ای آخرین سرباز من
غم مخور ای کودک خاموش من
قتلگاهت می شود آغوش من
آیا اندیشدهاید که چگونه به حسین یاری برسانید؟
ما باید آماده شویم.
زینب پیش روی ماست.
حسین پیش روی ماست.
ما باید یاریگر آنان باشیم. ما باید زینب و حسین را در راه تحقق اهدافشان یاری کنیم… آیا اندیشدهاید که چگونه به حسین یاری برسانید؟ غیر از گریه چه کردهاید؟
بسیاری بر حسین گریه میکنند اما او را یاری نمیرسانند. ابنسعد اول کسی بود که بر حسین گریه کرد و حسین را یاری نکرد. زنهار که گریه کافی نیست، باید حسین را یاری کنید. چه مهیا کردهاید برای یاری حسین؟
پیشنهادی به شما میدهم:
اگر حسین برای دین کشته شد و دین و آموزههای دینی اکنون در پیش ماست، هر کدام از ما، چه بزرگ و چه کوچک، میتواند در تحقق هدف دینی حسین و زینب را یاری کند. اگر کسی نماز نمیگزارد، برای اکرام حسین و زینب نماز بخواند. من قول میدهم که نام او در فهرست یاریکنندگان و همراهان حسین و زینب درج میشود.
اگر کسی غیبت میکند و برای تکریم حسین این کار را ترک کند، حسین او را در شمار یاران و سپاهش میگذارد. اگر کسی وجدان مریضی دارد و آن را پاک میگرداند، اگر کسی با بستگانش اختلافی دارد و آن را رفع میکند، اگر کسی به همسایهاش کمکی کند، اگر کسی مشکلی دارد و آن را حل کند، اگر کسی فرزندش را نیکو تربیت کند، اگر کسی در لباس و زندگی و زبان و نماز و خانهاش نقصی دارد و آن را برطرف کند، این شخص از جملهٔ یاران حسین و یاران زینب است. و از خداوند میخواهیم که اینگونه باشیم.
امام_موسی_صدر، موسوعه(چ۱)، مستدرک، ص۶۱۵
روی دستش "پسرش" رفت ولی "قولش نه"
نیزه ها تا "جگرش" رفت ولی "قولش نه"
این چه خورشید غریبی است
که با حالِ نزار پای "نعش قمرش" رفت ولی "قولش نه"
شیر مردی که در آن واقعه "هفتاد و دو" بار
دست غم بر "کمرش" رفت ولی "قولش نه"
هر کجا می نگری "نام حسین است و حسین"
ای دمش گرم "سرش" رفت ولی "قولش نه"
صلے الله علیک یا اباعبدالله
دکتر شریعتی می گوید:
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش کشته میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم اخرت.
هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...
در اجر و ثواب گریه بر امام حسین علیه السّلام
اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن می باشد.
گریه برای آن حضرت سختی های زمان احتضار را از بین می برد زیرا امام صادق علیه السّلام به مسمع بن عبدالملک فرمودند: آیا مصائب آن جناب (امام حسین علیه السّلام) را یاد می کنی؟
عرض کرد: بلی والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه می کنم.
حضرت فرمودند: آگاه باش که خواهی دید در وقت مردن پدران مرا که به ملک الموت وصیت تو را می کنند که سبب روشنی چشم تو باشد.
همچنین فرمودند: ای مسمع گریه بر احوالات حسین (علیه السّلام) سبب می شود که ملک الموت بر تو مهربان تر از مادر گردد.
گریه بر حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السّلام) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن مرده، شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است در حالی که او مسرور است فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را می دهند.
اجر و مزد هر قطره آن این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند.
گریه کننده بر امام حسین علیه السّلام در بهشت با ایشان و هم درجه ایشان خواهد بود.
بحارالانوار، ج44، ص289 و
کامل الزیارات باب32، ص101
یاد آن روزی که ماهم"آب،بابا"داشتیم
دفترخط خورده ی مشق الفبا داشتیم
سفره ای هرچند ساده، دلخوشیها داشتیم
زندگی یک ده ریالی بود در دست پدر
پول توجیبی که نه،انگار دنیا داشتیم
dosti_khoda
هوای امروز صبح مشهد ناسالم است
کیفیت هوای شهر مشهد با عدد شاخص ۱۰۴ در شرایط ناسالم برای گروههای حساس قرار دارد.
افراد حساس شامل بیماران قلبی و ریوی، سالمندان و کودکان فعالیتهای طولانی یا سنگین خارج از منزل را کاهش دهند.
شهرآرا نیوز:
ShahraraNews
تقویم روز
پنجشنبه
۶ مهر سال ۱۳۹۶ هجری خورشیدی
۷ محرمالحرام سال ۱۴۳۹ هجری قمری
۲۸ سپتامبر سال ۲۰۱۷ میلادی
ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «لا اله الا الله الملک الحق المبین»
مناسبتها:
صدور اولین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در خصوص جنگ عراق با ایران (1359 ش)
آغاز انتفاضه جدید مسجدالاقصی (1379 ش)
شهادت شهید عزتالله شمگانی (1360 ش)
شهادت شهید رسول مرتضوی (1369ش)
درگذشت حمید شیرزادگان، پیشکسوت فوتبال ایران (1386 ش)
سقوط سوسنگرد توسط دشمن متجاوز بعثی (1359 ش)
درگذشت بهزاد باشی، مترجم و مؤلف مطرح معاصر (1370 ش)
ولادت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیتاللهالعظمی "سید محمدهادی میلانی" (1313 ق)
ممنوعیت استفاده از نهر فرات برای کاروان امام حسین (ع) به دستور عمر بن سعد (61 ق)
وقوع کودتای نظامی در سوریه و خروج از جمهوری متحد عربی (1961 م)
روز استقلال "عمان" از استعمار انگلستان (1920 م)
آغاز انتفاضه جدید مردم مسلمان فلسطین بر ضد رژیم صهیونیستی (2000 م)
درگذشت "آندره بِرتون" شاعر فرانسوی و بانی مکتب "سورئالیسم" (1966 م)
شکست طرح جمهوری متحد عربی (1961 م)
حدیث_روز
همنشینی
امام حسین علیه السلام فرمودند: مُجالَسَةِ أهلِ الدِنَاءَة شَر، وَ مُجَالَسَةِ أَهلِ الفُسُوقِ ریبَة؛
همنشینی با سفلگان و افراد پست، ناپسند است و همدمی گناهکاران موجب بدبینی مردم و از دست دادن اعتماد و اعتبار است.
بحارالانوار، ج75، ص 122
روضه خوانى در آخر عمر
مرحوم حاج شیخ رمضان على قوچانى از علماى معروف و ائمه جماعت ، موصوف به زهد و ورع و تقواى مسجد گوهر شاد بودند ایشان بیمار و مشرف به مرگ شدند و اقوام و ارحام و دوستان آمده بودن که او را تشییع کنند، ناگهان مشاهده کردند که ایشان حرکت کرده و بار دیگر چشم به جهان گشود و با صداى ضعیف همه را دور خود فراخوانده و گفت : بیایید برایتان روضه بخوانم ، همه تعجب کردند چون ایشان منبرى و روضه خوان نبودند.
فرمودند: ((الان صحراى محشر را دیدم و هاتف به صداى بلند اعلام کرد که حاج شیخ رمضان على قوچانى اهل بهشت است به سوى بهشت برود.)) پس من درى دیدم به سوى بهشت باز است و جماعتى بسیار در صف طولانى ایستاده که به نوبت بروند، گفتند، این صف علما مى باشد.
من در اوخر صف بودم تا نوبت به من برسد هلاک مى شوم به عقب نگاه کردم و در دیگرى را دیدم به سوى بهشت باز است ولى این در خلوت است .
با خود گفتم : من که اهل بهشتم از این در نشد از آن در مى روم پس به سوى آن در آمدم نزدیک شدم ، دیدم دربان جلوى من را گرفت ، و گفت : نمى شود، این در مخصوص اهل منبر و روضه خوان هاى حضرت حسین (ع) است تو که روضه خوان نیستى .
پس متحیر بودم ، دیدم حاج میرزا عربى خوان، معروف به ناظم ، سوار اسب از بهشت بیرون آمد رفتم جلو سلام کردم گفتم : من را کمک کن و به بهشت ببر.
گفت : نمى توانم چون این در مخصوص روضه خوان هاست . اصرار کردم گفت : یک راه دارد من از اسب پیاده مى شوم و مى نشینم و تو روضه بخوان و من مستمع مى شوم و شاید بتوان به این وسیله تو را ببرم ، آن گاه پیاده شد و نشست و من براى او روضه خواندم پس براى شما هم روضه مى خوانم . سپس بعد از چند کلمه روضه خواندن از دنیا رفت
روحش شاد
karballa313