بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

حضرت رقیه

حضرت رقیه
دختر اگر یتیم شود پیر میشود
از زندگی  بدون  پدر سیر میشود
هم سن وسالها همه اورانشان دهند
دلنازک است دخترودلگیرمیشود
 
باشد شبیه مادر خود نافذالکلام
این شهرباصدای او،تسخیرمیشود
فریادهای یاابتایش چو فاطمه
درسرزمین کفرچو تکبیرمیشود
وقتی که گیسوان سری پنجه می خورد
هرتاب آن چوحلقه زنجیر میشود
اصلارقیه نه به خدامرد بی هوا
بایک شتاب ضربه زمین گیرمیشود
هرگزکسی نگفت گلویش کبودشد
اینجاست روضه صاحب تصویر میشود
دشمن به او نگاه خریدار می کند
خوب شاهزاده بوده وتحقیرمیشود
فرزند خارجیست کفن احتیاج نیست
بیهوده نیست این همه تکفیرمیشود
پایش به سوی قبله کشید وبه نازگفت:
امشب  اگر نیایی  پدر، دیر میشود

قاسم نعمتی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.