بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

اگر.....

اگر به بچه‌های کار لبخند بزنیم؛

اگر برای درد دل‌ها و نارضایتی‌های پیرزن‌ها و پیرمردهای توی اتوبوس و مترو گوش باشیم؛

اگر به فروشنده‌ها و صندوقدارها سلام دهیم؛

اگر تراکت‌های تبلیغاتی را از آدم‌ها بگیریم و حداقل چند متر دورتر توی سطل آشغال بیندازیم؛

اگر زمانی که کنار خیابان منتظر ایستاده‌ایم و تاکسی‌ها جلوی پایمان می‌ایستند با خشم و عصبانیت نگاهشان نکنیم و در مقابل، با تکان دادن سر به آن‌ها بگوییم که نیازی به تاکسی نداریم؛

اگر دیرمان شده و دنبال اتوبوس می‌دویم و راننده صبر می‌کند تا برسیم، لابه‌لای نفس‌نفس زدن‌هایمان از او تشکر کنیم؛

اگر کودکی نگاهمان می‌کند به جای رو گرداندن از او لبخند بزنیم یا شکلاتی به دستش دهیم، بذر کوچک شادی را در این دنیا کاشته‌ایم.

این کارهای ساده هزینه‌ای برای ما ندارند. چیزی از ما کم نمی‌کنند و وقتی از ما نمی‌گیرند. اما بدون شک می‌توانند حال دنیا را خوب‌تر کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.