بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

آشپزی ایرانی

آشپزی ایرانی

مادرشوهر مثل کتریه ؛ مدام در حال جوشیدنه !

زن ، قوریه ؛ با جوشیدن کتری اونم کم کم داغ میشه . ..

مرد ، مثل استکانه ؛ نصفشو کتری پر میکنه ، نصفشو قوری !

خواهر شوهر ، مثل قاشق چایخوریه ؛ میاد به هم میزنه و میره !

برادر شوهر، مثل نعلبکیه ؛ بود و نبودش فرقی نداره!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.