بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

یادی_از_شهدا

یادی_از_شهدا

شهیدی که نان و پنیر جبهه را هم نخورد

بعد از عملیات والفجریک لشگر عاشورا به گیلان غرب و منطقه کاسه گران انتقال یافت. ما اولین نیروهایی بودیم که به لشگر اعزام شده بودیم و خبری از عملیات نبود. مشکلاتی برایمان پیش آمده بود. قرار شد مدتی برگردیم به اردبیل و بعداً اعزام شویم.

با آقا کریم رفتیم ستاد لشگر. با رئیس ستاد که آن موقع مهدی پورحسینی بود صحبت کردیم؛ تسویه‌مان را گرفتیم و راه افتادیم به طرف چادرمان که فاصله‌اش حدود یک کیلومتر بود. ماشینی هم نیامد.

آقا کریم به من گفت: زود برسیم به چادرمان؛ دارم از گرسنگی می افتم!

رسیدیم به چادر و سفره را باز کردیم و با نان خورده‌های خشک و پنیر سفید آن زمان یک لقمه برداشتیم. کریم از خوردن دست کشید. گفتم: تو که داشتی می‌افتادی چرا دست کشیدی؟ بخور دیگه...

تبسمی کرد و گفت: تو هم نخور اگر می تونی. فکر کردم شاید آثاری از موش و از این چیزها دیده. منم نخوردم. ساک‌هایمان را برداشتیم و راه افتادیم تا برویم به اسلام آباد و از آنجا هم به اردبیل.

توی راه در پشت تویوتا و در پیچ‌های جاده اسلام آباد از آقاکریم پرسیدم: چرا نان نخوردی؟

باز تبسمی کرد و گفت: آقایاور ما تا زمانی حق داشتیم از آن نان و پنیر بخوریم که رزمنده بودیم. الان که تسویه حساب گرفته‌ایم دیگر نمی‌توانیم از آن بخوریم. نگاهی کردم و به فکر فرو رفتم و سرم را پایین انداختم.

شهید کریم فعال نظیری با نان حلال در خانه‌ای به ظاهر محقر ولی پاک، با پدری که کارش تعمیر کفش بود بزرگ شده بود.

در عملیات خیبر شجاعانه جنگید و شهید شد. هرچی کردم نتوانستم جنازه‌اش را بیاورم و بعد از سال‌ها جنازه‌اش آمد.

شهید_کریم_فعال_نظیری

اسیر داعشی که شیعه شد، غسل شهادت کرد و در روز اربعین به شهادت رسید

اسیر داعشی که شیعه شد، غسل شهادت کرد و در روز اربعین به شهادت رسید

عبدالرحمن ۱۳سال بیشتر نداشت، اما با همین سن کمش  نیروی داعش شده بود. الان چند روزی بود که توسط بچه های فاطمیون اسیر شده بود.

در این چند روز ، چند تا از بچه ها جیره لباسشان را به او داده بودند.کنارش هم تعدادی کلوچه و تنقلات بود که بچه ها برایش گرفته بودند.

بچه ها زبان او را نمی دانستند، ولی با توجه به سن کمش با او مهربان تر از باقی اسراء بودند.

محبت بچه ها و آنچه که از واقعیت فاطمیون دید، باعث شد تصمیم بگیرد با داعش بجنگد، داعشی که با دروغ دوستانش را کافر و بی نماز به او معرفی کرده بود.

رفته بود پیش روحانی تیپ و از او خواسته بود که اذان شیعه را به او بیاموزد. شب تقاضای آب کرد و گفت می خواهم غسل شهادت کنم.

صبح روز اربعین مانند ما نماز صبح خواند و همراه بچه ها به عملیات رفت. می گفتند پرچم فاطمیون را به دوش گرفته بود و یک لحظه هم زمین نمی گذاشت.

عبدالرحمن که دیگر از بچه ها خواسته بود علی اصغر صدایش کنند، در روز اربعین شربت شهادت را نوشید و به آرزویش رسید.

با اهانت به مقدسات دیگران راه هدایت بر علی اصغر ها را نبندید.

حجت‌الاسلام حسن مرادی

modaafeanharam313 

کاربری بانام(برمحمدوآلش صلوات)

اصل شعر معروف «روباه و زاغ» برمی‌گردد به....

http://uupload.ir/files/rfko_%D8%A7%D8%B5%D9%84.jpg

اصل شعر معروف «روباه و زاغ» برمی‌گردد به شاعری فرانسوی به نام «ژان دو لافونتن» که در کتاب‌های درسی به آن اشاره نشده است.

سرگرمی

ShahraraNews

زنان عصر نوسنگی بازویی قوی تر از قایقران های زن امروزی داشتند

زنان عصر نوسنگی بازویی قوی تر از قایقران های زن امروزی داشتند    

مطالعه ای تازه نشان می دهد که زنان ماقبل تاریخ که روزی چند ساعت را صرف آسیا کردن غلات می کردند از ورزشکاران نخبه زن امروزی قوی تر بودند.

محققان دانشگاه کمبریج می گویند که این یافته به "تاریخ پنهان" کار مشقت بار بدنی که زنان در طول هزاران سال انجام داده اند اشاره دارد.

محققان می گویند بار سنگینی که زنان در دوران ماقبل تاریخ حمل می کردند تا پیش از این احتمالا دست کم گرفته می شد.

به گفته آنها زنان یک نیروی محرکه اساسی در پیش بردن اقتصاد کشاورزی بودند.

دکتر الیسون مکینتاش از محققان این مطالعه گفت: "این اولین مطالعه است که عملا استخوان های زنان ماقبل تاریخ را با زنان امروزی مقایسه می کند."

او گفت این مقایسه نشان می دهد زندگی کاری زنان تا چه حد فشرده و دربرگیرنده وظایف مختلف بوده است.

محققان استخوان فوقانی بازو (هومروس) و استخوان درشت ساق پا (تیبیا) در زنان امروزی را سی تی اسکن و تحلیل کردند. این مطالعه از دوندگان، قایقرانان و فوتبالیست ها تا کسانی که زندگی ساکن تری داشتند را در بر می گرفت.

برای نمونه اعضای باشگاه قایقرانی کمبریج که سال گذشته در "مسابقات قایقرانی" برنده شدند مورد مطالعه قرار گرفتند. این ورزشکاران هفته ای بیش از ۱۰۰ کیلومتر پارو می زنند.

استحکام استخوان های ورزشکاران با زنانی از دوره اولیه نوسنگی کشاورزی تا زنان جوامع زراعی قرون وسطی مقایسه شد.

استحکام استخوان پاهای زنان عصر نوسنگی که حدود هفت هزار سال قبل زندگی می کردند شبیه زنان امروزی بود اما استخوان بازوی آنها ۱۱ تا ۱۶ درصد قوی تر از قایقران ها بود.

این مطالعه می گوید زنان عصر نوسنگی بازویی قوی تر از قایقران های زن امروزی داشتند

دانشمندان فکر می کنند که زنان ماقبل تاریخ احتمالا از سنگ برای آسیا کردن غلاتی مثل گندم استفاده می کردند که  باعث فشاری مشابه پارو زدن بر استخوان بازو می شد.

در روزهای پیش از اختراع خیش، زراعت از ابتدا تا انتها با دست انجام می شد و زنان احتمالا بسیاری از این وظایف را به عهده داشتند.

دکتر مکینتاش گفت: "زنان همچنین احتمالا آب و غذا را برای دام حمل می کردند، شیر و گوشت را فراوری می کردند و از پوست و پشم لباس درست می کردند."

این مطالعه که نتایج آن در نشریه "پیشرفت های علمی" چاپ شده نشان می دهد که انجام وظایف مختلف توسط زنان نقش کلیدی در ظهور کشاورزی داشت.

دکتر جی استاک، از نویسندگان ارشد این مطالعه، می گوید: "یافته های ما نشان می دهد که برای هزاران سال کار جسمی شدید توسط زنان یک نیروی محرکه اساسی برای رشد اقتصاد کشاورزی بود."

نیما نژادپورحسین کیاکلایه

دفتر نخست‌وزیری انگلیس :

http://uupload.ir/files/odou_%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1.jpg

دفتر نخست‌وزیری انگلیس :

ما اظهارات مغرضانه راست افراطی را که در تعارض با ارزش‌های ماست، رد می‌کنیم. کار ترامپ در بازنشر توییت‌های این گروه درست نبود .

خبرگزاری صداوسیما

iribnews

 

فلانی پسرزاس...

فلانی پسرزاس...

اولین بچش پسره...

پسر پسر قندعسل...

پسرپسر قندونبات

فلانی زایمان کرد؟

شکم اولشه؟

دختره... وای دختر

وهیچکس ندانست دختری که برای ورودش به این دنیا از واژه ی وای استفاده کردند اکنون سوگلی پدرش است و عسل مادرش...

دختر غم خوار مادراست اولین خمیدگی کمرپدر به چشم دخترش می آید... دختر چین و چروکهای اطراف چشم مادر را از بر کرده...

مادرامروز یک چین برگوشه چشمان معصومت اضافه شده...

ترس از جدایی پدر دوری از مادر وجود یک دختر راهزاران بار میلرزاند... دختر بودن کار دشواریست اینکه درک میکنی چرا اولین بار برای وجود پر مهرت وای گفتند، چون همه میدانستند که ای وای تحمل این همه غصه برای دختر کمی بزرگ است... دختر بودن کار سختیست...

تقدیم به همه دختران و زنان سرزمینم

زینب ازمشهد

شب زیارتی آقا

شب زیارتی آقا

اى مطلع ؛ تمام غزلها براى تو

خیلى دلم گرفته برایت فداى تو

محکوم میله هاى قفس مى شود ، حسین

مرغ دلى که پر نکشد در هواى تو

ساداتى از سلاله ى موسى بن جعفرم

با این حساب مى شوم از بچه هاى تو

ایل و تبار من همگى عاشق تواند

این خانواده یک یک شان مبتلاى تو

زنهاى خانواده کنیزان زینبند

مردان ، غلام حلقه به گوش سراى تو

خونش که نیست سرخ تر از خون اصغرت

ریحانه ى قبیله ى من هم فداى تو

روزى هزار مرتبه تکرار مى کنم

هر چه گذشت در سفر کربلاى تو…

ان لحظه اى که یکسره شور و شعف شدم

پاى برهنه وارد شهر نجف شدم

karballa313

ساعت شیعه هم ساختن (قم)...

http://uupload.ir/files/mjle_%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%AA.jpg

ساعت شیعه هم ساختن (قم)...

خیلی هم آسونه

- ساعت چنده؟

+ سجاد و عسکری دقیقه

- هان؟؟!!

= پنج دقیقه به باقر..!!!

mashhad30T

اشرفی